سام صفوی - گروه مشاوران سام، تهران
علی ربیعی - دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی دانشگاه پیام نور، تهران
میرزاحسن حسینی - دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی دانشگاه پیام نور، تهران

به منظور توسعه مدیریت دانش در سطح سازمان های کشور، همواره نیاز به یک ابزار اندازه گیری که در عین جامعیت، جمع و جور و قابل استفاده عملی باشد، احساس می گردید. از همین رو شاخص مدیریت دانش ) KMI ( کهبر مبنای ماتریس بیلاردو، بنا شده است، جهت تعیین شاخص مدیریت دانش در سازمانهای دولتی و خصوصی ایرانی به کار گرفته شد. بر مبنای این مدل، میزان تاثیر عوامل کلیدی موفقیت بر فرآیند های مدیریت دانش، در دو سطحموجود و مطلوب سنجیده می شود. طرح حاضر به محاسبه شاخص مدیریت دانش در سطح خرد)سطح سازمان( می پردازد. همچنین در این طرح، عملکرد سازمانی، برای هر سازمان بر مبنای معیار های غیر مالی، سنجیده می شود. سپس، با توجه به شاخص مدیریت دانش و عملکرد سازمانی به دست آمده برای هر سازمان، ضمن محاسبه عددی بهعنوان شاخص مدیریت دانش و عملکرد سازمانی برای بخش دولتی و بخش خصوصی، و تبیین فاصله وضع موجود تا وضع مطلوب در هر سازمان و نیز برای هر بخش، ارتباط خطی میان شاخص مدیریت دانش)متغیر مستقل( و عملکردسازمانی)متغیروابسته( بر مبنای وضعیت موجود سازمانهای مورد مطالعه، اثبات می گردد. این رابطه خطی به معنای امکان پیش بینی عملکرد سازمانی، OP ، با داشتن عدد شاخص مدیریت دانش ، KMI ، در هر سازمان یا بخش می باشد.

مدیریت دانش ، شاخص مدیریت دانش ، عملکرد سازمانی ، عوامل کلیدی موفقیت ،فرآیند های مدیریت دانش