CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

علل ساختاری اعتیاد در ایران(یکی از مظاهر آسیب اجتماعی)

عنوان مقاله: علل ساختاری اعتیاد در ایران(یکی از مظاهر آسیب اجتماعی)
شناسه ملی مقاله: ISEPP01_248
منتشر شده در نخستین همایش ملی توانمندسازی فردی اجتماعی افراد با نیازهای ویژه در سال 1393
مشخصات نویسندگان مقاله:

خدیجه عابدی - کارشناس علوم اجتماعی ،مددکار اورژانس اجتماعی اداره بهزیستی قاین
منصوره اکبری مطلق - کارشناسی حقوق،کارشناس حقوقی اداره بهزیستی قاین
محمد خزاعی - کارشناس ارشد مشاوره کودکان استثنایی،رئیس اداره بهزیستی قاین
بتول دشتگردی - کارشناس مددکاری،مسئول حوزه امور اجتماعی اداره بهزیستی قاین

خلاصه مقاله:
در این مقاله دید گاه تالکوت پارسونز درباره عوامل ساختاری احساس ناایمنی و افزایش اضطراب در جامعه مدرن و چار چوب نظری جک یانگ درباره عوامل ساختاری جرم و انحراف و رابطه آن را با احساس محرومیت نسبی مطرح خواهیم کرد . مسئله اصلی در این مقاله این است که چرا انگیزه مصرف مواد مخدر با وجود آگاهی از زیان های آن و تشدید مجازات ها و تبلیغات وسیع درباره آثار مخرب آن باز هم سوء مصرف دربین قشر جوان همچنان رو به افزایش است.مطالعه درباره چگونگی بروز انگیزه مصرف مواد در ایران نیازمند بررسی دقیق تر و پرداختن به عوامل ساختاری است که معمولا چندان توجهی بدان نمی شود.انحرافات اجتماعی از دید پارسونز،رشد نیا فتن مهارت های لازم برای توفیق در زندگی (ورود ناگهانی از کودکی به بزرگسالی) ،فقدان شایستگی فردی برای کسب پایگاه شغلی ،احساس بازندگی در رقابت های شغلی از عوامل ناتوانی در کسب موفقیت،احساس ناایمنی ،ناعادلانه دانستن نظام اجتماعی ،احساس خشم و نفرت ،سرکوب خشم درخانه و مدرسه است لذا در نهایت بروز رفتارانحرافی به سوی منبعی جانشین و پذیرش مواد مخدر برای کسب آرامش و در نهایت جرم و بزه خواهد بود. از دیدگاه جک یانگ تغییر در کنترل اجتماعی جامعه مدرن شهری در سه رکن خانواده ،وضعیت شغلی و اجتماعات محلی باعث کاهش ارتباطات و تعامل خانوادگی،جابه جایی افراد (خروج سرمایه ها )،تعدد ارزشها دراجتماعات ،نبود احساس ایمنی در نظام شغلی شده استو همه موارد فوق از عوامل تضعیف نظارت خانواده ونظارت غیر رسمی است . بنابراین بهره مندان از جامعه برای حفظ هویت خود به نفی گروه های مطرود و حاشیه ای از جامعه می پردازند و آنها را علت مشکلات جامعه می دانند حال اینکه این جامعه است که گروه های حاشیه ای و محروم را به عقب رانده است لذا تضعیف کنترل غیر رسمی بر رفتار و توزیع ناعادلانه منابع و درآمد،عامل فقدان تشکل های اجتماعی (فقدان اطلاعات مدنی)،کاهش احساس هویت ،احساس محرومیت نسبی و تشدید محرومیت شده است که تحت تاثیر فرهنگ جهانی و اقتصاد جهانی افزایش آمار جرم و اعتیاد را به همراه خواهد داشت.در نتیجه آنچه سلا مت افراد جامعه را تضمین می کند ایجاد امنیت اقتصادی ،اجتماعی و قضائی و بهداشتی برای آحاد مردم کشور است .همان طور که در نظریات پارسونز و یانگ مشاهده کردیم احساس محرومیت نسبی به احساس کم ارزشی یا بی ارزشی فرد می انجامد.این وضعیت همراه با ناایمنی فرد ،فرد را به جدایی و انزوا از جامعه سوق می دهد .آنچه به عنوان راه حل ساختاری می توان در نظرداشت مطالعه درریشه های نابرابری (عارضی شمردن مرزها و تفاوت گروه ها) ،مقابله با بی ارزش کردن آدم ها و جدا سازی انها از جامعه ،آموزش مهارت های شغلی در جهت حفظ و احترام آدم ها،پاداش و ارتقاء بر اساس شایستگی های فردی ،احترام به انسان ها محدود به کار در مقابل مزد نباشد ،احترام و پاداش به مراقبت زن از بچه ها و بزرگسالان است .

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/552438/