بررسی پاسخ های گلایسیمیکی و لیپوپروتئین های پلاسما بر 8 هفته تمرینات مقاومتی در زنان دیابتی بالای 50 سال

Publish Year: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 467

This Paper With 10 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

این Paper در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

PESSO01_012

تاریخ نمایه سازی: 6 بهمن 1395

Abstract:

مقدمه دیابت در حال تبدیل شدن به بزرگترین معضل جامعه بشری است. سطوح نیمرخ چربی و کنترل گلایسمیک به طور تنگاتنگی در ارتباط با هم اند. از آنجایی که تاثیر تمرینات مقاومتی نسبت به تمرینات هوازی کمتر شناخته شده است از این رو هدف از این پژوهش بررسی اثر تمرینات مقاومتی دایره ای بر و ترکیب بدنی زنان بالای 50 سال مبتلا به دیابت ملیتوس نوع 2 می باشد.مواد و روش ها : 20 زن بالای 50 سال مبتلا به دیابت ملیتوس نوع 2 مراجعه کننده به مرکز دیابت بیمارستان 17 شهریورآمل به صورت تصادفی به دو گروه مقاومتی دایره ای( n=10 )و کنترل( n=10 )تقسیم شدند تمرینات به مدت 8 هفته و هفته ای 3 جلسه با شدت 60 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه در سه دایره انجام شد. مقادیر پلاسمای لیپید ها، گلوکز، انسولین و مقاومت به انسولین پیش و پس از هشت هفته تمرین در هر دو گروه با خونگیری از آزمودنی ها اندازه گیری شدو تحلیل های آماری مرتبط روی این داده انجام شد.نتایج: 8 هفته تمرینات مقاومتی دایره ای تاثیر معنی داری بر سطوح گلوکز خون ناشتا( P=0.021)، انسولین سرم( P=0.032 )، مقاومت به انسولین( P=0.004 )و کلسترول ( P=0.010) تری گلیسرید VLDL ( P=0.010) (P=0.09) ، ( P=0.042) HDL و ( P=0.293) LDL داشته است. میانگین تغییرات از پیش آزمون به پس آزمون درسطوح پلاسما لیپید، گلوکزخون ناشتا، انسولین سرم و مقاومت به انسولین بین دو گروه تمرین و کنترل تفاوت معنی داری را نشان داده است. در مجموع نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد 8 هفته تمرینات مقاومتی دایره ای تاثیر معنی داری در کاهش سطوح پلاسما داشته است.

Keywords:

دیابت نوع 2 , تمرینات مقاومتی دایره ای , فاکتورهای التهابی

Authors

سیده آمنه آذرمهر

گروه فیزیولوژی ورزشی کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی

محمدرضا اسماعیل زاده طلوعی

استادیار دانشگاه شمال گروه فیزیولوژی ورزشی

اسماعیل اکبری

استادیار، مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی، دانشگاه علوم بزشکی مازندران