تجارب زنان دارای همسر ضایعه نخاعی از موانع ارزشی در رضایت زناشویی

در هیچ دورانی مثل عصر حاضر با مشکلات و مسائل موجود در رابطه با معلولیت و آثار سو که ناشی از عدم چاره جویی جهت نیازهای این افراد و خانواده های آنان بخصوص همسران معلولان پرو نبوده اند. ضایعه نخاعی از جمله ناتوانی های است که تاثیر گسترده ای بر روی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آسیب نخاعی گذاشته و زندگی بیمار دچار مشکلات عدیده ای می سازد، آمار طلاق که معتبرترین شاخص آشفتگی زناشویی است و روزبه روز در حال افزایش است نشانگر این است که رضایت زناشویی به خصوص در زندگی معلولان آسانی قابل دسترس نیست لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب زنان دارای همسر ضایعه نخاعی از موانع فرهنگی رضایت زناشویی انجام شد. ارتش انجام پژوهش کلیدی از آن پدیدارشناسی بود. حوزه پژوهش را زنان دارای همسر ضایعه نخاعی در نقاط مختلف استان اصفهان تشکیل دادند. در این پژوهش نمونه گیری به صورت هدفمند و با رویکرد تنوع حداکثری از طریق ابزار مصاحبه عمیق بین ساختار یافته تا اشباع اطلاعات بود که در نهایت تعداد مشارکت کنندگان پژوهش تعداد 11 نفر رسیدند. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. یافته های پژوهش در دو قسمت تجارب زنان دارای همسر ضایعه نخاعی از موانع ارزشی رضایت زناشویی و تجارب زنان دارای همسر ضایعه نخاعی از موانع هنجاری رضایت زناشویی قرار گرفتن. در بخش تجارب زنان از موانع ارزشی مجموعاً 66 کد مفهومی حاصل شد که در قالب دو مقوله اصلی شامل فرهنگ مدنی و فرهنگ مادی و هفت مضمون دسته بندی شدند. در بخش تجارب زنان از موانع هنجاری متن و 103 کد مفهومی حاصل شد که در قالب چهار مقوله اصلی شامل نحوه ارتباط، حمایت قانونی، سنت، نحوه گذراندن اوقات فراغت و هشت مضبوط تقسیم شدند. یافته های این مطالعه نشان داد که تجربه زنان از موانع ارزشی رضایت زناشویی بیشتر در فرهنگ معنوی بوده است و مهم ترین تجربه زنان از موانع هنجاری رضایت زناشویی نحوه ارتباط بوده است.

Keywords:

معلول , ضایعه نخاعی , خانواده , رضایت زناشویی , ارزش , هنجار