نقش اخلاق و فلسفه های اخلاقی در موفقیت و پیشرفت سازمان ها

موضوع اخلاق در سازمان چند دهه است که مورد توجه پژوهشگران علم مدیریت قرار گرفته است. اخلاق به عنوان مجموعه ای از اصول و ارزش ها، درستی و نادرستی رفتارها و تصمیمات فرد یا سازمان را تعیین می کند. در یک نگاه اجمالی به کشورهای توسعه یافته دلایل توسعه در چنین کشورهایی را می توان احساس مسوولیت و داشتن روش های اخلاقی مطلوب در میان مدیران و کارکنان دانست. موفقیت در سازمان ناشی از ایجاد و به کارگیری مدیریت اخلاق در سازمان است. حاکمیت اخلاق حرفه ای در سازمان، قادر است به میزان چشمگیری سازمان را در جهت کاهش تنش ها و موفقیت در تحقق اثر بخش هدف یاری نماید زمانی که اخلاق کار به عنوان متغیر مستقل فرض شود، می توان آثار آن را بر بازده ها و نتایج فردی و گروهی کار کارکنان در سازمان ها مطالعه نمود. اعمال مدیریت اخلاقی در سازمان ها نه تنها نتایج مستقیم و درون سازمانی مناسبی از جمله افزایش بهره وری، تقویت وجدان کار جمعی، تولید و نهادی شدن ارزش های اخلاقی جدید و تحول فرهنگ سازمانی را به دنبال دارد، بلکه مدیریت اخلاقی و مسئولیت های اجتماعی سازمان از جمله شاخص های مهم ارزیابی عملکرد سازمان ها محسوب می شوند. با توجه به اهمیت اخلاق حرفهای در توسعه سازمان، لازم است در تعیین اثربخشی و هدایت منابع به میزان آموزش اخلاق حرفهای در سازمان توجه شود. هدف این پژوهش بررسی مفهومی اخلاق کار و نقش و تاثیر آن در سازمان ها می باشد که از اطلاعات کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتیجه مطالعات نشان داده است که توجه به اخلاق و اخلاق گرایی برروی فرد، سازمان و جامعه موثر می باشد و در سطح سازمان ضمن ایجاد رضایت شغلی در کارکنان باعث بهره وری، موفقیت و پیشرفت می شود.

Keywords:

اخلاق , اخلاق سازمانی , موفقیت , توسعه , پیشرفت سازمان