حمید تقی نژاد
حسن پورعبدالله - دانشگاه علوم پزشکی ایلام

پیدایش دلبستگی و رشد آن را میتوان از دیدگاههای روان تحلیلگری، کردار شناسی و رفتارگرایی بررسی نمود. همه این نظریههای تحولی به گونهای به رابطه اولیه کودک- مادر و تأثیر سازنده یا مخرب آن بر هیجانات، عواطف و رفتار و در مجموع شخصیت کودکی و بزرگسالی افراد تاکید داشتهاند . موضوع اصلی نظریه دلبستگی این است که برای دلبستگی یک اساس زیستی در نظر گرفته شده که به موجب آن بالبی 1973 معتقد است که رفتار انسانها با یک سری سیستمهای کنترل رفتاری تنظیم میشود. هدف از مقاله حاضر بررسی سطح تمایز یافتگی و سبک های دلبستگی بر مبنای ویژگی های شخصیتی می باشد. این مطالعه به بررسی زیرمقیاس های تمایزیافتگی و پنج عامل بزرگ شخصیت و همچنین واکنش پذیری عاطفی و روان نژندی، و واکنش پذیری عاطفی و توافق پذیری و نیز گریز عاطفی و توافق پذیری می پردازد. همچنین رابطهی بین گریز عاطفی- روان نژندی و واکنش پذیری عاطفی-وظیفه شناسی در پژوهش های پیشین مورد توجه قرار گرفت که نتایج پژوهش های موررد بررسی حکایت از همبستگی مثبت بین سبک دلبستگی ایمن با بعد برونگرایی شخصیت و سبک دلبستگی ایمن دارد که این مطالعات در این کار مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و نتایج این پژوهش ها با هم مقایسه شده است.

سبک دلبستگی ، تمایز یافتگی ، شخصیت