CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

طراحی مناظر شهری در راستای بهره گیری از روانشناسی محیطی

عنوان مقاله: طراحی مناظر شهری در راستای بهره گیری از روانشناسی محیطی
شناسه ملی مقاله: BSEU01_046
منتشر شده در کنگره بین المللی تحولات نوین پایداری در معماری ، شهرسازی ، عمران و مهندسی ساختمان در سال 1395
مشخصات نویسندگان مقاله:

سهیلا صادقی - دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه خزر محمودآباد
احمدرضا کشتکارقلاتی - دکترای معماری منظر و مدرس دانشگاه

خلاصه مقاله:
در دوران معاصر طراحی شهری به عنوان حرفه و دانشی مطرح شده است که از پوسته صرفا طراحانه خود خارج شده،ضمن دربرگیری ابعاد وسیعتری از مسایل محیطی به پیامدهای اقدامات طراحانه نیز توجه داشته و به علوم وسیع تری تکیهکرده است در میان این دانشها به طور کلی علوم رفتاری و به طور خاص روانشناسی محیطی دانشی است که ظهور و کاربردآن در طراحی شهری قابل توجه است. معماران و طراحان شهری امروزه توجه ویژهای به شناخت روان شناسانه رفتارهای انساندارند. زیرا اینگونه رفتارها با محیط کالبدی ارتباط تنگاتنگی دارند. آنچه روانشناسی محیطی را از سایر شاخصه های روانشناسی مجزا میسازد، همانا بررسی ارتباط رفتارهای متکی بر روان انسان و محیط کالبدی است. لذا توجه طراحان به بررسیروان شناختی فضاهای طراحی شده پیوندی ناگسستنی بین روان شناسان محیطی و آنها ایجاد کرده است.روان شناسانمحیطی نیز خود را ملزم به پژوهش در رفتار انسان در محیط روزمرهاش ساخته اند تا بتوانند تاثیرات محیط کالبدی را بهگونه ای مستقیم و یا غیر مستقیم بر رفتار انسان بررسی نمایند. برای اینکه محیط های طراحی شده از لحاظ روانی سالم باشند،باید بتوانند نیازهای اساسی انسان ها را برآورده سازند. این نیازها به نظر مازلو دارای سلسله مراتب هستند. نیازهای زیستی وجسمی پایه این سلسله مراتب را تشکیل داده و نیازهای روانی پیچیده تر راس آن را می سازند. افراد به دلیل دارا بودن ایننیازهای اساسی سلسله مراتبی، از محیط خود دو نوع انتظار دارند؛ اول افراد می خواهند که صحنه ها خوانا و قابل درک باشند واز این طریق نیاز به ایمنی و امنیت کاربر را برآورده سازند. دوم افراد میخواهند که صحنه ها موقعیتی را برای دخالت دادنافراد در آنها فراهم کرده، به این ترتیب نیاز فرد به جستجو و انگیزش خود برای فعالیت برآورده شود. مشاهدات فضاهای خلقشده در کشورهای غربی نشان داده است که لزوما توجه به کالبد و شکل بدون توجه به محتوی، عملکرد مورد نظر، افراد ذینفع،نحوه تعاملات اجتماعی در آنها و از همه مهمتر نیازهای انسانی در آنها، فضای مطلوبی ایجاد نمی کند. استفاده کم، خرابکاریدر محیط، وجود جرم و جنایت و یا ترس از آن عامل های مهمی در عدم مطلوبیت محیط های شهری محسوب می شوند.مشارکت مردم با معماران منظر در طراحی، مزایای فراوانی دربردارد؛ این روش می تواند طراحان منظر را با دیدگاه ها وسلیقه های مردم که در واقع استفاده کنندگان فضا و منظر هستند آگاه سازد و اطلاعات مناسبی را برای ارزیابی پیرامون مکاناز راه بررسی های محلی فراهم کند. همچنین فرایند مشارکتی فرصت مناسبی برای ایده های تازه فراهم می آورد. در هر حالطراحی برای مردم است. بنابراین، باید دانست آنان چگونه فکر می کنند، به چه چیزی نیاز دارند، چه می خواهند و چگونهمی توان حضور آنان را در فضای مورد طراحی تضمین نمود. در این مقاله بعد از طرح فرضیات، به مباحث روانشناسی محیط دررابطه با موضوع و سپس با بیان مطالبی مربوط به فرضیات، در نهایت نتیجه گیری از نوشتار پرداخته شده است.

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/575692/