آرمان کریمی - دانشجوی دکترای مدیریت گرایش کسب و کار آزاد قزوین

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مولفه های هوش عاطفی بر راهبردهای مدیریت تعارض در بین کارمندان بانک سپه استان آذربایجان غربی به اجرا درآمد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - همبستگی و از نظر روش اجرا میدانی می باشد. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از مدیران بانک سپه استان آذربایجان غربی، که به تعداد 120 نفر می باشد. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی و با توجه به جدول مورگان 92 نفر انتخاب شد. در این پژوهش از دو پرسشنامه هوش عاطفی رمضان و مقیمی و رهبری تعارض رابینز استفاده شد. روایی پرسشنامه ها توسط اساتید متخصص مورد تایید قرار گرفت و پایایی آنها نیز توسط آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب، 0.872 و 0.88 محاسبه گردید که نشانگر پایایی بالای پرسشنامه ها می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو قسمت آمار توصیفی (میانگین، نمودار،فراوانی و. ..) و آمار استنباطی (آزمون رگرسیون) انجام پذیرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که مولفه های هوش عاطفی بر راهبردهای مدیریت تعارض در بین کارکنان تاثیر دارد. خودآگاهی، خود مدیریتی، مهارتهای اجتماعی بر راهبردهای مدیریت تعارض در بین کارکنان تاثیر دارد. آگاهی اجتماعی بر راهبردهای مدیریت تعارض در بین کارکنان تاثیر ندارد.

هوش عاطفی، راهبردهای مدیریت تعارض، خودآگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی، مهارتهایاجتماعی