مولانا یک روان شناس

حاصل تفحصات و تعمقات نگارنده در این مقاله آن است که اذعان میدارد مولانا همانند یک روانکاو باتجربه است. مکتب نرفته و ناآشنا با علم روان شناسی نوین در مقابل روان شناسان بزرگی چون فروید که نقد روان شناختی با نام اوونظریه های روان کاوانه اش آغاز می شود نه تنها چیزی کم نمی آورد بلکه شاید بتوان گفت یک سروگردن هم بالاتر است. در سرتاسر مثنوی چه آنجا که مولانا از زبان خود سخن می گوید و چه آنجا که شخصیت ها تریبون را به دستگرفته اند برترین نظریه های روان شناختی را می توان دید . فروید پزشک و روان شناس اتریشی در قرن نوزدهم به وجود ضمیر ناخودآگاه و تاثیر غیر مستقیم آن در رفتار انسان ها پی می برد حال آنکه در حدود هفتصد سال قبل از او مولانا این شاعر روان شناس در بسیاری از ابیاتش به وجود ضمیر ناخودآگاه و اهمیت آن در زندگی بشر و بسیاری از مکانیسم های دفاعی روانی از جمله فرافکنی اشاره کرده است

Keywords:

مولانا , روان شناس , ضمیرناخودآگاه , فرافکنی