بررسی خواب و خوابگزاری در دارابنامهی طرسوسی

قصههای عامیانه بیانگر آرزوها و تخیلات مردم جامعهاند و سرشار از باورها و آیینهای مردم عامه. بدینترتیب بررسی این قصهها از جهت علم مردمشناسی از اهمیتی ویژه برخوردارند. خواب و خوابگزاری از باورهایی است که همیشه درقصهها نقش دارند و شخصیتهای قصه جهت پیشگویی سرنوشتشان از آنها بهره میبرند. دارابنامهی طرسوسی یکی ازین داستانهای کهن است که سرشار از بنمایههای اسطورهای و عامیانه است. این داستان از تولد داراب پسر همایاردشیر آغاز میشود. جلد اول شامل ماجراهای زندگی داراب و پسرش دارای دارایان است و تولد اسکندر و ماجراهای آغاز نوجوانی او. جلد دوم زندگی اسکندر و بوراندخت، دختر دارا را بیان میکند و سرانجام به جهانگردیهای اسکندرختم میشود. در این ماجراها خوابها در پیشگویی وقایع داستان نقش مهمی دارند. تمام شخصیتهای داستان از درباریانگرفته تا مردم کوچه و بازار خواب میبینند و به وسیلهی حکما و منجمین تعبیرهای درست میشود. خوابگزاران در تعبیر خوابها بعضا نمادپردازیهای اسطورهای را در نظر میگیرند.ولی به طور کلی باید گفت تعبیر خوابهای دارابنامه بهجز اندکی از نمادپردازیها، ویژهی خود کتاب است و با خوابنامههای موجود چندان همخوانی ندارد. باورهای مربوط به خواب و خوابگزاری در این کتاب با باورهای خوابنامهها و باورهایی که امروزه بین مردم رایج است کاملا هماهنگ است.

Keywords:

خواب , خوابگزاری , نمادپردازی , اسطوره , دارابنامه