نیلوفر میرزایی - کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی
سعید قمری - کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی
حمید بیرانوند - کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی

اعتیاد به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق وابسته نمودن فرد به مصرف مواد مخدر، تزلزل بنیادهای اخلاقی را در پی دارد که از جمله اینپیامدها افزایش جرم، جنایت و خشونت است. بی شک قربانیان این مشکلات در درجه اول افراد خانواده و نزدیکان مبتلایان است که آنها راخواسته یا ناخواسته با این پیامدها مواجه می سازد . این پژوهش با هدف شناسایی علل گرایش زنان به اعتیاد می باشد و به طور خاص رابطهاعتیاد با فقر را در نظر می گیرد که دوگروه از زنان معتاد و غیر معتاد مناطق شوش و خاوران تهران را در نظر گرفته است. پژوهش انجام شدهنشان داد که بین فقر و اعتیاد زنان رابطه معناداری وجود ندارد چون زنان گروه شاهد که معتاد نبودند از سطح رفاهی و مالی بالایی برخوردارنبودند و در کل طبقه متوسط رو به پایین بودند و زنانی هم که معتاد بودند از طبقه متوسط رو به پایین بودند ولی زنانی که معتاد شدند دچارفقر مطلق شدند. اعتیاد فقط نمیتواند یک بعدی باشد چون عوامل مختلف دست به دست هم میدهند و باعث اعتیاد می شوند. اعتیاد همانندچرخه ای عمل میکند که حتی باعث فقر و از هم پاشیدگی بنیان خانواده می شود و مشکلات اجتماعی و اقتصادی و روانی و غیره هم باعثاعتیاد می شود ولی در کل فقر به تنهایی عاملی برای اعتیاد به حساب نمی آید. البته در این تحقیق به دلیل محدودیت هایی فقط مناطقی درنظر گرفته شدکه در سطح طبقاتی پایین این مناطق زندگی می کنند.

فقر، اعتیاد، زنان، خانواده