عباس پاکدل - کارشناس ارشد مدیریت اجرایی(استراتژیک)مدرس دانشگاه پیام نور

هدف از این پژوهش، بررسی تفاوت تاثیر متغیرهای جمعیت شناختی(سن، جنس و سطح تحصیلات) بر میزان مقاومت کارکنان در برابر تغییر سازمانی می-باشد. جامعه آماری این پژوهش؛ سازمان های دولتی استان خراسان رضوی، روش جمع آوری داده ها میدانی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد. پایایی پرسشنامه مذکور با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه و با نتیجه 739/0 تایید و روایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش تحلیل عاملی و شاخص kmo مورد تایید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد میانگین متغیرها در دو گروه مردان و زنان یکسان(05/0< s) و لذا نوع جنسیت کارکنان بر میزان مقاومت در برابر تغییر و ابعاد آن(شناختی،رفتاری و هیجانی) تاثیر معناداری ندارد. طبق نتایج حاصل از آزمون های ضریب همبستگی، تحلیل واریانس و دانکن، سن کارکنان هیچ تاثیری بر میزان مقاومت در برابر تغییر و ابعاد آن(شناختی،رفتاری و هیجانی) ندارد(05/0< s). مطابق با نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس در خصوص تاثیر سطح تحصیلات بر میزان مقاومت در برابر تغییر، ابعاد رفتاری و هیجانی مقاومت در برابر تغییر با سطح تحصیلات در ارتباط نبوده، اما بعد شناختی مقاومت در برابر تغییر دارای سطح معناداری کمتر از 05/0 و برابر با 041/0بوده، لذا سطح تحصیلات با بعد شناختی مقاومت در برابر تغییر در ارتباط و بنابر نتایج حاصل از آزمون دانکن افراد با سطح تحصیلات لیسانس و فوق لیسانس میزان مقاومت شناختی کمتری نسبت به سایر سطوح تحصیلاتی داشتند.

تغییر سازمانی، مقاومت در برابر تغییر، مقاومت رفتاری، مقاومت هیجانی، مقاومت شناختی