اعظم زغیبی زاده - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد بیرجند
قاسم اهی - استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد
فاطمه شهابی زاده - استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند

زمین و هدف: در دهه های اخیر از خشونت علیه زنان به عنوان جدی ترین مشکل اجتماعی ورای مرزهای فرهنگی، اجتماعی و منطقه ریاض شده است لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه خشم و اضطراب در زنان عادی و قربانی همسر آزاری مراجعه کننده به مرکز پزشکی قانونی خراسان جنوبی انجام شد. روش شناسی تحقیق: روش پژوهش و توصیفی از نوع علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه (آزار دیده و عادی) بود. گروه آزار دیده را کلیه زنان مراجعه کننده به پزشک قانونی خراسان جنوبی که طبق نظر پزشکان قانونی و پس از معاینات فیزیکی و جسمی به عنوان آزادی مشخص شدند (در بازه زمانی دو ماه جمعا 60 نفر) تشکیل می داد گروه عادی کلیه زنان عادی مراجعه کننده به پزشکی قانونی بودن. برای انتخاب نمونه زنان آزار دیده با توجه به کوچک بودن جامعه کلیه افرادی که تمایل به شرکت پژوهش و داشتن به عنوان نمونه انتخاب شدند و گروه عادی نیست و همان تعداد از بین زنان عادی مراجعه کننده به پزشک قانونی که به لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی از قبیل سن و تحصیلات، شبیه نموده و آزار دیده بودند انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه کنترل عواطف (سوالات بعد اضطراب و خشم) استفاده شد. برای بررسی فرضیه پژوهش تحلیل واریانس چند متغیره به کار رفت یافته ها: نتایج نشان داد بین میزان خشم و اضطراب زنان عادی و آزار دیده تفاوت آماری وجود دارد همچنین نتایج نشان داد میانگین نمره زنان آزار دیده در مقایسه با زنان عادی بر مولفه هایی که خشم و اضطراب بیشتر است. نتیجه گیری: بین میزان خشم و اضطراب افراد عادی و آزادی به تفاوت آماری معنی داری وجود دارد. در واقع چشم خانوادگی باعث ایجاد مشکلات روان شناختی به سری در صد می گردد لذا توجه به این معضل اجتماعی نیازمند تلاش های فراوان و توجه مسیولین می باشد و این بررسی می تواند دستاورد مهمی برای دست اندرکاران بهداشت روان کشور در راستای تدوین برنامه های پیشگیری اولیه و ثانویه از همسر آزاری داشته باشد و راهگشای سیاست گذاران و تدوین قوانین به منظور کاهش خشونت خانگی باشد.

خشم ، اضطراب ، زنان ازاردیده