CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تاثیر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی در برنامه درسی

عنوان مقاله: تاثیر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی در برنامه درسی
شناسه ملی مقاله: ICPE03_638
منتشر شده در سومین کنفرانس بین المللی روانشناسی، علوم تربیتی و سبک زندگی در سال 1395
مشخصات نویسندگان مقاله:

سمیه مرادی پور - گروه تکنولوژی آموزشی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران

خلاصه مقاله:
تربیت، آموزش الفبا، حساب، خواندن و نوشتن وحتی آموزش علوم نیست. تعلیم وتربیت هدایت فرداست یعنی کمک به تربیت، آموزش الفبا، حساب، خواندن و نوشتن وحتی آموزش علوم نیست. تعلیم وتربیت هدایت فرداست یعنی کمک به فرداست که بهتر تشخیص دهد. به فرموده حضرت علی(ع): والاترین درجه علم آنست که در اعضا وارکان وجود انسان ظاهر شود. اگر تربیت در ادیان دیگر وجود دارد صرفا به تربیت دینی پرداخته است ولی در تربیت اسلامی، تربیت دینی تنها یک جنبه از تربیت است. تعاریف متعددی از تربیت اسلامی در ایران و سایر کشورهای اسلامی وجود دارد. ناگفته پیداست که این تعاریف ابهاماتی دارند. بنابراین ارایه تعریف روشن، قابل دفاعی از تربیت اسلامی که همراه با مبانی و اصول اساسی دین اسلام باشد، ضروری می نماید. علاوه بر این تعلیم - تربیت اسلامی با واژه های دیگری چون تربیت اسلامی، تعلیم -تربیت در اسلام مطرح می شود. یکی از علل بکارگیری این واژه ها، گسترش مطالعات و عبور از کلیات به جزییات در این مفهوم و ترجمه برخی آثار مربوط به تعلیم وتربیت اسلامی از انگلیسی به فارسی است، زیرا مطالعات گسترده ای درباره Religious Education به زبان انگلیسی صورت گرفته است. لذا، وجود واژگان جدید در این مفهوم، موجب بروز ابهاماتی در مفهوم تعلیم وتربیت اسلامی شده است. فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی یکی از علوم فلسفی اسلامی است که با روش تعقلی به بازشناخت و بازنگاشت منظم بنیانهای فلسفی و نظری تعلیم و تربیت اسلامی، از یک سو، و استنتاج و استنباط مدلولهای تربیتی مناسب با آنها از سوی دیگر میپردازد. تعلیم و تربیت اسلامی یکی از مهمترین مسایل آموزشی و تربیتی میباشد. دستیابی به این هدف بزرگ در نهاد آموزش و پرورش، نیازمند نقشهای است که در ادبیات علوم تربیتی، به آن برنامه درسی میگویند. این طرح و نقشه، زمانی میتواند آن نهاد را به اهداف مطلوب خود برساند که بر مبانی، اصول و شیوههای دینی و ارزشی فرهنگ حاکم بر آن کشور استوار باشد. برنامه درسی یک مقوله آمیخته به فرهنگ است و با ضرورتها و اقتضایات فکری، اعتقادی و ارزشی رابطه قوی دارد، به همین دلیل در آن از مبنای فلسفی و اجتماعی نیز در کنار مبانی روانشناختی برنامهریزی درسی بحث میشود و بر اساس آن برنامه درسی جهت گیری مشخص پیدا میکند؛ بنابراین باید با توجه به شرایط و ویژگی های بومی برنامه درسی مناسب را جستجو کرد و برای طراحی آن اقدام نمود. ضرورت و اهمیت این اقدام زمانی آشکار میشود که به تنوع دیدگاههای برنامه درسی و علل این تنوع بهدرستی بیندیشیم و تفاوتهای آنها را بررسی عمیق کنیم. سوال اساسی آن است که اگر بر مبنای فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی توصیف دیگری از یادگیرنده به عمل آمد و انسانشناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی ویژه تفکر اسلامی ارایه گردید، ابعاد و ویژگیهای برنامه درسی تغییر پیدا نمیکند بدون تردید پاسخ مثبت است. اصولا نمیشود که ریشه در یک چیز تغییر نکند ولی روبناها تغییر پیدا نکنند. در هر یک از جنبه های مبانی فلسفی دلالتهای خاصی به دست میآید که به برنامهریزی درسی جهت میدهد؛ به عنوان مثال در فلسفه آموزش و پرورش اسلامی (انسان) نوع خاص تعریف میشود. وقتی که پذیرفتیم از نظر اسلامی کودک یک موجود مکرم است و ارزش ذاتی دارد و همچنین پذیرفتیم که استعدادهای عالی فطری به طور هماهنگ در وجود او قرار داده شده است و در جهت خلافت الهی باید فعالیت پیدا کنند، موظف هستیم برنامه درسی را به عنوان وسیلهای برای تربیت و یادگیری در جهت رشد همه جانبه فرد، بازبینی کنیم و چارچوب مفهومی خاص برای آن تعریف کنیم. علاوه بر ماهیت انسان، ماهیت ارزش، ماهیت معرفت و ماهیت زندگی نیز در فلسفه آموزش و پرورش اسلامی به طور خاص تبیین میشوند و بر تعریف و توضیح برنامه درسی و برنامهریزی درسی اثر میگذارند. همه نظامهای تعلیم و تربیت، خواه ناخواه، دارای مدل و الگویی برای عرصه آموزش و پرورش خود دارند. در برخی مراکز و نهادها این مدل و الگو با توجه خاصی تدوین شده است. به این صورت که با توجه به اسناد موجود خود و با توجه به رسالت و چشماندازی که برای آن نهاد یا آن مرکز آموزشی معرفی شده است، پژوهشی انجام دادهاند و عناصر و مولفههای الگوی خود را تدوین کردهاند . گاهی در برخی نظامها به صورت مشخص این الگو تدوین نشده است اما به صورت طبیعی، هر نهاد و مرکز تعلیم و تربیتی، مدل و الگویی برای نظام پرورشی و تربیتی خود دارد. در مراکز تعلیم و تربیت اسلامی و نهادهایی که رسالت دینی بر عهده آنهاست، این مسیله از اهمیت و ضرورت بیشتری برخوردار است. لزوم تدوین این مدل اهمیت بیشتری پیدا میکند . هدف اصلی این پژوهش تاثیر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی در برنامه درسی میباشد زیرا برنامهریزی درسی بر مبنای تعلیم و تربیت اسلامی و ارایه الگویی در این خصوص یکی از کارهای ضروری در شرایط کنونی کشور است. نابراین هدف این نگارش تبیین مفاهیم متعدد تربیت در اسلام و بیان معانی کاربردی آن است که این امر با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی صورت می گیرد. در نهایت سعی بر این است که یک مدل جامعتری از تعلیم و تربیت اسلامی با درنظر گرفتن سایر تعاریف و اشرافیت متون اصلی اسلامی ارایه گردد .

کلمات کلیدی:
فلسفه، تعلیم و تربیت اسلامی، برنامه درسی، فلسفه آموزش و پرورش

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/593776/