صفورا ممتاز راهوری - گروه مشاوره و راهنمایی واحد یزد دانشگاه آزاد اسلامی یزد ایران
ویدا رضوی نعمت اللهی - عضوهییت علمی گروه مشاور و راهنمایی واحد کرمان دانشگاه آزاد اسلامی کرمان ایران

افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانشناختی است که بیشترین مراجعه کننده را به مراکز روانشناختی جهت دریافت خدمات روانشناختی را دارد. بهگونهای که بعضی از صاحبنظران حوزه روانشناسی آن را سرماخوردگی روانشناختی میدانند. پژوهش حاضر با هدف تعیین مدلی شناختی بر اساس سازههای شناختی نشخوار ذهنی و باورهای فراشناختی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام بیماران افسرده مراجعه کننده به مراکز روانشناختی شهر تهران است. روش نمونهگیری در این پژوهش از نوع در دسترس است که از کلینیکهایی که در این زمینه همکاری کردند جمعآوری شد. حجم نمونه 296 نفر است که با توجه به فرمول کوکران به دست آمد. برای سنجش باورهای فراشناختی و نشخوارهای ذهنی ، به ترتیب پرسشنامه های فراشناخت MCQ30 و پرسشنامه افکار نشخواری بهکاربرده شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوری شده در این پژوهش از روش مدلیابی ساختاری استفاده شد. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که نشخوار ذهنی و باورهای فراشناختی با یکدیگر مدل شناختی برای تبیین افسردگی ارایه میدهند به عبارت دیگر افراد افسرده در مقابل رویدادهای منفی شروع به نشخوار فکری میکنند که این نشان دهنده عدم آگاهی از این افکار هستند که میتوان گفت این از راهکارهای منفی فراشناختی در مقابله با استرسهای روزمره خود استفاده میبرند و افکار خود را غیر قابل کنترل میدانند.

افسردگی، باورهای فراشناختی و نشخوارهای ذهنی