جعفر بیک زاد - استادیار گروه مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب
الناز پاکرو - دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت دولتی گرایش مدیریت تحول- دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب

هدف کلی تحقیق حاضر بررسی تاثیر سرمایه روانشناختی بر شور و شوق کاری کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی شهرستان مراغه می باشد. برای این منظور سرمایه روانشناختی براساس نظریه فردلوتانز در چهار بعد؛ خودکارآمدی، خوش بینی، امیدواری و تاب آوری و شوق کاری کارکنان براساس نظریه باکر تعریف و در این راستا یک فرضیه اصلی و چهارفرضیه فرعی تنظیم گردیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهرستان مراغه می باشد که تعداد آنها 1092 نفر است، حجم نمونه آماری با استفاده از رابطه کوکران 284 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است.. ابزار جمعآوری اطلاعات دو پرسشنامه؛ پرسشنامه سرمایه روانشناختی فردلوتانز و پرسشنامه شوروشوق کاری باکر میباشد که پس از سنجش روایی و پایایی و اطمینان از آن، در اختیار نمونه آماری قرار گرفت.برای تجزیه و تحلیل داده های آماری از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. بدین ترتیب که برایطبقه بندی، تلخیص و توصیف داده های آماری از روش آمار توصیفی و در سطح استنباطی برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون های کلموگروف-اسمیرنف، r پیرسون و رگرسیون استفاده گردیده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که سرمایه روانشناختی و ابعاد آن(بجز بعد خودکارآمدی) بر شور و شوق کاری کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی شهرستان مراغهموثر است.

سرمایه روانشناختی، شوروشوق کاری