اشرف السادات تاران - کارشناس ارشد حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی
علی فاضل یزدی - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یزد، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، یزد، ایران

هدف از این تحقیق، بررسی و پیشنهاد درباره یک نوع طبقه بندی از رویکردها در برنامه ریزیاستراتژیک مدیریت دانش می باشد. این طبقه بندی بر اساس ادغام دوبعد، ماهیت فرایند برنامه ریزی(منطقی در مقابل نوظهور) و عوامل رقابتی (داخلی درمقابل خارجی) است که باعث تدوین استراتژی میشوند. مفهوم استراتژی مدیریت دانش نسبتا جدید است وبر این فرض استوار است که هر برنامه مدیریتدانش نیازمند تعریف اهداف بلند مدت، منابع و برنامه ها (یعنی برنامه ریزی استراتژیک مدیریتدانش)می باشد. شواهد تجربی نشان می دهد که شرایط موفقیت برای اجرای مدیریت دانش می تواند ازیک شرکت به شرکت دیگر تغییر کند و این امر مستلزم رویکردهای مناسب و متفاوت در برنامه ریزیمدیریت دانش می باشد. لذا این مساله برای مدیرانی حایز اهمیت است،که مدیریت دانش را به عنوان یکفعالیت اصلی برای شرکت خوددر نظر می گیرند. به خصوص در مورد یک استراتژی نوظهور مدیریتدانش، مدیران باید قادر به تشخیص و تاحد امکان همراستا سازی آن با اهداف استراتژی کلی شرکتباشند. تا به امروز، ادبیات پژوهش عمدتا بر تعریف انواع مختلف استراتژی های مدیریت دانش متمرکزبوده است درحالی که فرآیندی که می تواند منجر به تدوین این استراتژی ها شود کمتر مورد مطالعه قرارگرفته است. این تحقیق به پر کردن این شکاف با شناسایی، بحث و طبقه بندی انواع مختلف رویکردهادر برنامه ریزی استراتژیک مدیریت دانش که یک شرکت می تواند اتخاذ کند، می پردازد.

برنامه ریزی استراتژیک، طبقه بندی، مدیریت دانش، استراتژی های مدیریت دانش