تبیین مبانی (هستی شناسی) آموزش فلسفه برای کودکان از منظر اسلامی- ایرانی بر مبنای مبانی هستی شناسی سند تحول بنیادین

یکی از برنامه های موثر برای بازگرداندن تفکر به آموزش و پرورش در جهت جایگزینی تامل محوری با حافظهمحوری آموزش فلسفه برای کودکان است. این برنامه همانند هر برنامه دیگر مبانی فلسفی و تربیتی خاص خود را دارد وبا ورود این برنامه به حیطه نظام های تربیتی، مبانی فکری و فلسفی آن همراه با محتوای داستان های فکری که انعکاسدهنده مبانی فلسفی مخصوص به این برنامه هستند، تاثیرات فکری مخصوص به خود را برروی مخاطبان برنامه به جایمی گذارد. بنابراین باید ابتدا میزان تطابق و عدم هماهنگی آن با مبانی تعلیم و تربیت اسلامی را برسی نموده و مبانیبومی شده ای را برای آن تدوین نمود. ازآن جا که سند تحول با تکیه بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی- ایرانی تدوینشده؛ از این روی هدف پژوهش حاضر تبیین مولفه های آموزش فلسفه برای کودکان بر مبنای مبانی (هستی شناسی)سند تحول بنیادین به عنوان گفتمان حاکم بر آموزش و پرورش ایران است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است.در آن بخش که به استخراج مبانی هستی شناسی برنامه درسی فلسفه برای کودکان و مقایسه آن با مبانی هستیشناسانه تعلیم و تربیت اسلامی می پردازیم از روش اسنادی- تحلیلی استفاده شده است و در بخشی که به تبیین مبانی هستی شناسی برنامه فبک جایگزین بر مبنای مبانی هستی شناسانه مندرج در سند تحول بنیادین اقدام نمودیم روشاستنتاجی به صورت قیاسی - عملی را به عنوان روش پژوهش برگزیدیم. نتایج به دست آمده حاکی از وجوداختلاف هایی میان مبانی هستی شناسی برنامه فبک و سند تحول بنیادین بود که در نهایت بر اساس نقدهای صورتگرفته سه مبنای هستی شناختی برای برنامه فبک جایگزین به این شرح پیشنهاد شد: توجه به تحول هستی و حاکمیتاراده و سنن الهی بر جهان، توجه توامان به بعد طبیعی و ماوراء طبیعی هستی، خدا درکانون وغایت هستی.

Keywords:

فلسفه برای کودکان , مبانی هستی شناسی , سند تحول بنیادین , پرورش تفکر