مهدی احمدی صفت - دانش آموخته کارشناسی ارشد گروه جامعه شناسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی دهاقان، ایران.
اصغر محمدی - استادیار گروه جامعه شناسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی دهاقان، ایران.

هدف این تحقیق بررسی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش کودکان و نوجوانان به کار در شهر یاسوج می باشد. روش تحقیق از نوع پیمایشی است و از پرسشنامه جهت گردآوری دادهها استفاده شده است. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده است، که مقدار بالای آلفا (844/0(و عدم ناهماهنگی در بین آیتمها، دلیلی بر مناسب بودن پرسشنامه است . جامعه آماری شامل کلیه کودکان و نوجوانان کار بین سنین 5 تا 18 ساله که به صورت دایمی یا فصلی در شهر یاسوج مشغول به کار هستند و بالغ بر 120 نفر می باشند. با توجه به تعداد کم کودکان و نوجوانان کار در دسترس لزومی به استفاده از حجم نمونه و روش نمونه گیری نمی باشد و نمونه آماری با روش سرشماری شامل کلیه جامعه آماری (120 نفر) پژوهش حاضر است. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS21 و از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیره صورت گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر این است که میانگین نمره گرایش کودکان و نوجوانان به کار در سطح متوسط است و بین متغیرهای فقردر خانواده، اختلافات خانوادگی ، عدم استقبال موسسات و شرکتهای خصوصی از نیروی کار کودکان، نبود سرپرست در خانواده، فقدان حمایت اجتماعی و گرایش کودکان و نوجوانان به کار رابطه معناداری مستقیم و مثبت وجود دارد. و با توجه به مدل علی رگرسیون، تبیین گرایش کودکان و نوجوانان به کار بر حسب مجموع متغیرهای مستقل، بیانگر آن است که این متغیرها قادر به تبیین 49 درصد از تغییرات گرایش کودکان و نوجوانان به کار هستند و اختلافات خانوادگی و عدم استقبال موسسات و شرکت های خصوصی از نیروی کار کودکان به ترتیب قویترین پیش بینی کنند ه های گرایش کودکان و نوجوانان به کار هستند.

کار، کودکان و نوجوانان، شهر یاسوج، اختلافات خانوادگی، فقر