یادگیری از خطاهای سازمانی و نوآوری سازمانی

هدف کلی تحقیق حاضر بررسی رابطه یادگیری از خطاهای سازمانی و نوآوری سازمانی در سازمان صنعت، معدن و تجارت استان آذربایجان غربی میباشد. برای این منظور یادگیری از خطاهای سازمانی براساس نظریه ریبویک و نوآوری سازمانی براساس نظریه دورابجی، لوم لی و کارت رایت تعریف و در این راستا یک فرضیه اصلی و نه فرضیه فرعی تنظیم گردیده است. جامعه آماری کارکنان سازمان صنعت، معدن و تجارت استان آذربایجان غربی میباشد که تعداد آنها220 نفر است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 141 نفر برآورد و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامه؛ پرسشنامه یادگیری از خطاهای سازمانی ریبویک و همکاران(1999 (و پرسشنامه نوآوری سازمانی دورابجی و لوم لی و کارت رایت میباشد که پس از سنجش روایی و پایایی و اطمینان از آن، در اختیار نمونه آماری قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری از روشهای آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. بدین ترتیب که برای تلخیص، طبقه بندی و توصیف دادههای آماری از روش آمار توصیفی و در سطح استنباطی برای آزمون فرضیههای تحقیق از آزمونهای کلموگروف- اسمیرنوف، r پیرسون و اسپیرمن با نرم افزار SPss استفاده گردیده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که بین یادگیری کارکنان از خطاهای سازمانی با نوآوری سازمانی و ابعاد مشارکت، آزادی، اعتماد، زمان ایده، تفریح، تضاد، حمایت از ایده، ریسکپذیری و بحث در سازمان صنعت، معدن و تجارت استان آذربایجان غربی رابطه وجود دارد.

Keywords:

یادگیری , خطاهای سازمانی , نوآوری , نوآوری سازمانی