سمیرا اصغرپور سارویی - دکتری فلسفه هنر

هدف از این پژوهش بررسی دیدگاه دریدا و اصطلاحات بکار گرفته توسط او در برخی از نوشته ها و مقالاتش در باب هنر است. او نظریه واسازی خود را وارد هنر نیز کرده است و معتقد است این نظریه با طبیعت هنر که دوری از تکرار را هدف قرار میدهد ارتباط درونی دارد .از دیدگاه او هنر باید آشنایی زدایی شود .دریدا در مطالعات خود به نقد نظریاتی در مورد هنر از دیدگاه فلاسفه ای چون کانت وهیدگر نیز می پردازد اگرچه مباحث او در هنر ادامه تفکرات این فلاسفه است اما او نظریات خویش را نیز وارد حوزه هنر کرده است. در این پژوهش به تشریح برخی از اصطلاحات ازجمله حقیقت ، بازنمایی ، معنا و... پرداخته شده است سوالاتی که در این منظرقصد به پاسخ دارم این است که آیا حقیقت در هنر دست یافتنی است یا خیر و آیا می توانیم به معنا ی واحدی در اثر هنری دست یابیم روش تحقیق توصیفی بوده است و جمع آوری اطلاعات از طریق کتابخانه ای و با بررسی مقالاتی مرتبط با این بحث، صورت گرفته است.

دریدا، هنر، واسازی و