زهره حاجبی - کارشناس ارشد معماری

خلاقیت رامیتوان حاصل اندیشه وگرایشات درونگرایانه شخص خلاق دانست که به مثابه یک مهارت قابل آموزش وکنترل به جای یک موهبت ذاتی مطرح نمود. همه افراد کمابیش می توانند خلاق باشند و این تفاوت ها بیش تر از آن که ناشی از نبوغ یااستعدادهای آنها باشد حاصل انگیزه و تلاش آنهاست. ضمن این که پرورش استعدادها و توانمندی های فکری برای خلاقیت عاملی زیر بنایی است. برای این که افراد بتوانند خلاق باشند باید روش های صحیح تفکر را به آنها آموخت و در این صورت همه افراد این قابلیت را به دست خواهند آورد که از خود خلاقیت نشان دهند. بنابراین اثر هنری که وسیله ای برای تجسم افکارانسان است با محوریت هوش وتقویت وارتقای هوش هیجانی به گونه ای متفاوت تراوش گشته چرا که سبب میگردد تا معنای نهفته بسته به دید،فکروحواس هنرمند به افراد القا کند .هدف این مقاله امکان پرورش ذهن وتفکرات خلاق از طریق شناسایی هوش عاطفی وچگونگی کنترل آن درجهت ایده پردازی های نووشکوفایی استعدادهای افراددرهنرهای تجسمی وبه نمایش گذاشتن وخلق اثرهنری از طریق حواس پنجگانه است.تحقیق حاصل برمبنای رفتارشناسی انسان ومحیط صورت می گیردکه از نوع کیفی - توصیفی است وبر پایه ی مطالعات میدانی(کتابخانه ای) صورت گرفته که دستاورد آن بیانگر این است که شکوفایی آثار خلاقانه افراد درگرو شناخت عوامل مرتبط با پیدایش وکنترل آن وزمینه رشد تفکر خلاق نیز در گرو شناخت معیارهای ارزشگذاری خلاقیت و هوش هیجانی قابل دستیابی می باشد .

خلاقیت،فردخلاق ،هوش هیجانی،آفرینش هنری