ونوس عبدالهی - کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه گیلان، رشت، گیلان

یک مدرسه یا هر محیط یادگیری دیگری، در کلیت خود، بیانگر یک سازمان پیچیده است. این پیچیدگی هم از نظر گروه سنی استفاده کننده و نوع کارکرد این نوع فضاها و هم از نظر نوع نگرش های مختلفی است که در دوره های زمانی متفاوت بر این نوع فضاها بوده است، می باشد. با توجه به تاثیری که تغییر رویکردهای آموزشی بر فعالیت کودکان در فضاهای آموزشی دارد، شناخت نظریه ها و رویکردهای مختلف طراحی فضاهای آموزشی برای شکل دادن به محیط های این گونه فضاها ضروری و حایز اهمیت است. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد نظریه های مختلف در طراحی فضاهای اموزشی از گذشته تابه امروز می باشد، تفاوت در این رویکردها از آن نظر مورد اهمیت است که می تواند عامل مهمی در طراحی مدارس باشد. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است از اینرو در ابتدا به شناخت نظریه های آموزشی و رویکردهای مختلف آموزشی و بعد از به تاثیر این رویکردها بر طراحی کالبدی مدارس پرداخته شده است. در نهایت رویکردهای طراحی در فضاهای آموزشی به 4 دسته اصلی یعنی 1- رویکرد فوردیسم، 2- رویکر کارگاه های آموزشی، 3- رویکردهای اجتماعی، مدرسه به مثابه یک جامعه کوچک و 4- رویکرد مدرسه سبز (باغ مدرسه ها) تقسیم شده است.

محیط های آموزشی، طراحی فضاهای آموزشی کودکان، رویکردهای آموزشی، یادگیری