CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی تطبیقی مولفه های فرهنگ در دیدگاه آموس راپاپورت و علامه طباطبایی

عنوان مقاله: بررسی تطبیقی مولفه های فرهنگ در دیدگاه آموس راپاپورت و علامه طباطبایی
شناسه ملی مقاله: ICAUCAE01_1239
منتشر شده در کنفرانس بین المللی معماری، شهرسازی، عمران، هنر و محیط زیست؛ افق های آینده، نگاه به گذشته در سال 1394
مشخصات نویسندگان مقاله:

سمیه خانی - دانشجوی دکتری معماری اسلامی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز
محمدتقی پیربابایی - دانشیار دانشگاه هنر اسلامی تبریز
پریسا هاشم پور - استادیار دانشگاه هنر اسلامی تبریز

خلاصه مقاله:
انگاره های نظری فرهنگ شامل تعریف فرهنگ در حوزه واژه شناسی، عوامل سازنده فرهنگ و جایگاه فرهنگ در اجتماع می باشد. رابطه ی فرهنگ و اجتماع در حوزه ی ادراک، ارزش، هنر و محیط زیست تعریف می شود. با نگاه به رویکرد جامعه شناسان، مردم شناسان، زبان شناسان، روانشناسان در ارتباط با فرهنگ می توان به جایگاه آن در اجتماع پرداخت. در این مقاله، با توجه به روش کیفی و تحلیل محتوا و با استقاده از مطالعه منابع کتابخانه ای، برآنیم تا به مطالعه ی فرهنگ در حیطه ی دانش آموس راپاپورت و نیز علامه طباطبایی بپردازیم. راپاپورت در رشته طراحی محیطی، بیش از هر چیز نقش فرهنگ را مهم می داند. به معماران و طراحان محیطی توصیه میکند فرهنگ مردم و جامعه ای که بستر طرح در آن واقع است، پیش از طراحی بازشناسند و مردم را صاحبان اصلی معماری و طرحها معرفی می کند. راپاپورت بیان می کند که همه ارکان یک جامعه بر محور فرهنگ جای یافته اند و با توجه به نوع فرهنگ شکل می گیرند . هدف او، شناخت جامعه و فرهنگ با استفاده از بناست. از طرفی دیگر علامه طباطبایی به ساختاریابی جامعه شبیه آنچه گیدنز تصویر می کند تمایل دارد. او به مفهوم جامعه اذعان دارد. اما معتقد است جامعه محصول بر هم کنش افراد است و تا حدودی از طریق اجتماعی شدن، هنجارهای خودش را بر افراد تحمیل می کند اما جبر اجتماعی به گونه ای نیست که افراد را مسلوب الاختیار کند. علامه طباطبایی بیان می کند عالم دارای قانونمندی ضروری است که سایر حیوانات بالضروره بر طبق آن قانونمندی عمل می کنند؛ زیرا اختیار ندارند. اما از آنجا که انسان ها اختیار دارند موجود فرهنگی محسوب می شوند . بنابراین می توانند آن قانونمندی ها را نقض نموده و بر خلاف سیر حرکت طبیعی حرکت نمایند. از این روی فرهنگی محسوب می شوند. در این رویکرد سعادت انسان در گرو چگونگی دخالت در طبیعت است. از نظر هر دو؛ ترکیب جامعه ترکیب روح ها و اندیشه ها و عاطفه ها و خواستها و اراده ها و بالاخره ترکیب فرهنگی است. در نهایت به بررسی تطبیقی مولفه های فرهنگ در دیدگاه آموس راپاپورت و علامه طباطبایی پرداخته می شود.

کلمات کلیدی:
فرهنگ، آموس راپاپورت، علامه طباطبایی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/608361/