اسماعیل بهمنی - گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، واحد امیدیه، دانشگاه آزاد اسلامی، امیدیه، ایران
علی بختیاری تبار - گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، واحد امیدیه، دانشگاه آزاد اسلامی، امیدیه، ایران
غلامعلی مسرور - استادیار گروه مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، امیدیه، ایران

اغلب سازمان های بزرگ در مورد مدیریت استعدادها به عنوان بخشی از یک استراتژی بزرگتر سخن می رانند این استراتژیشیوه ای است موثر به منظور تامین، انگیزش، رشد و پرورش منابع انسانی که از مهارت و دیدگاه های لازم برای تامیناهداف سازمان برخوردارند. مدیران منابع انسانی خواستار آنند که فردی مورد اعتماد نزد مدیرعامل خود به حساب آیند،آنها باید از برخی مسایل مربوط به رییس خود حتما آگاه باشند تا فردی موفق در کار خود به حساب آیند. صاحبان کسبوکارهای کوچک معمولا زمان زیادی ندارند تا استراتژی هایی را توسعه دهند که سلامت مالی شرکت های آنها را به طورموثری کنترل کند. در نتیجه، بسیاری از آنها می دانند که شرکتشان برای بقا به چه چیزهایی نیاز دارد، اما نمی دانندعامل پیشرفت کسب وکارشان چیست. مدیریت هدفمند یکی از قدرتمندترین روش های آزادسازی پتانسیل موجود درکارمندان و حرکت دادن آنها به سمت قله های موفقیت است. البته این توصیف عموما برای افرادی به کار می رود کهشایستگی خود را در نوع به خصوصی از به دست آوردن موفقیت، در راه رسیدن به اهدافشان نشان داده اند. بزرگ ترینخواسته هر انسان آزادی است. مردم به شدت به آزاد بودن در چگونگی انجام روابط و آزادی عمل در زمان بندی انجام آنها، علاقه مند هستند. در عصر حاضر، یکی از عوامل ثابت در سازمان تغییر می باشد. سازمانها به منظور انطباق و ماندن دراین جهان جدید مجبور به ایجاد تغییرات قابل توجه هستند. آن دسته از سازمان هایی که قادر به انطباق و ایجاد تغییراتنباشند به زودی با مشکل مواجه می شوند. درنتیجه سازمانها نیازمند استراتژی های جدیدی هستند تا علاوه بر اینکه بتوانندبه چالش ها پاسخ مناسبی بدهند، قادر به استفاده مطلوب از فرصت ها باشند، یکی از مناسب ترین استراتژی هایی که سازمان هامی تواند جهت دستیابی و حفظ مزیت رقابتی کسب کند تمرکز روی سرمایه فکری و دانش افراد است.

چالش های مدیریت، مدیریت هدفمند، اهداف کاربردی، گزینش نیروی انسانی، شناسایی استعداد