بررسی رابطه جهت گیری مذهبی و ابعاد شخصیت با شیوه های مقابله با استرس مادران دارایکودکان عقب مانده ذهنی

Publish Year: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 396

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

PSYCHO03_021

تاریخ نمایه سازی: 10 تیر 1396

Abstract:

پژوهش های بسیاری نشان داده اند که مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی سطح بالایی از استرس و سطح پایینی از سلامت روانی و جسمانی را نشان می دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه جهت گیری مذهبی و ابعاد شخصیت با سبک های مقابله با استرس مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی انجام شد. نمونه پژوهش شامل 95 نفر از مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی بود که از بین مراکز نگهداری کودکان عقب مانده ذهنی در دو منظقع تهران، به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها به کمک پرسشنامه های جهت گیری مذهبی، پنج عامل شخصیت (NEOPI_R) و سبک های مقابله (WOCQ) گردآوری و با استفاده از روش های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد که ابعاد شخصیت قادر است به طور معنی داری میزان استفاده از سبک های مقابله را در مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی پیشبینی کند، اما جهت گیری مذهبی تنها قادر است میزان استفاده از سبک های مقابله مساله محور را در این افراد پیش بینی کند. در مجموع، از 9 زیر مقیاسی که برای پیش بینی تغییرات میزان استفاده از سبک های مقابله در مادران کودکان عقب مانده ذهنی در این پژوهش به کار رفتند تنها برون گرایی و وجدانی بودن قادر به پیش بینی میزان استفاده از سبک های مقابله مساله محور در مادران کودکان عقب مانده ذهنی بودند و از میان تمام این زیر مقیاس ها تنها گشودگی قادر به پیشبینی میزان استفاده از سبک های مقابله هیجان محور در آنان بود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کمک به مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی در پذیرش کودک خود، یافتن معنا در زندگی و محکم تر کردن اعتقادات مذهبی خود می تواند تاثیر بسزایی در مقابله مناسب آنها با موقعیت های پرتنشی که در طول دوره پرورش و نگهداری طولانی مدت از کودک خود متحمل می شوند داشته باشد. آگاه کردن مادران از اینکه ویژگی های شخصیتی آنها چگونه ممکن است بر نحوه مقابله با استرس آنها در این موقعیت ها اثر گذار باشد نیز در آموزش آنها برای مقابله موثر با این موقعیت ها حایز اهمیت است.

Authors

یاسر رضاپورمیرصالح

دکتری مشاوره و عضو هیات علمی دانشگاه اردکان،استان یزد، شهرستان اردکان، بلوار آیت الله خاتمی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اردکان