نیلوفر زرغامی پرست - دانشجو، دانشگاه تبریز
رحمت محمدزاده - استاد، دانشگاه تبریز

در نظر گرفتن یک عامل، در توضیح و چرایی شکلهای مختلفی که معماری و به دنبال آن مسکن تاکنون داشته است و تغییراتی که درآن ها ایجاد شده است، هیچگاه نمی تواند کافی باشد. اقوام می توانند با عقاید و ایدیولوژی های متفاوت محیط های متنوعی را به وجود آورند.در واقع پاسخ هایی که اقوام به محیط زندگی خود می دهند، از مکانی به مکان دیگر متفاوت است. مهمترین مساله ای که این مقاله با آنمواجه است، بررسی نقش مذهب به عنوان یکی از زیرشاخه های عامل فرهنگی، بر شکلگیری مساکن می باشد، که در پی آن بتوان با ارایهراهکارهایی مساکنی مطابق با نیازهای ساکنین مناطق مورد مطالعه، طراحی کرد. هدف از طراحی مسکنی که متناسب با نیازهایروستاییان و مطابق با فرهنگ آنها باشد، ممانعت از مهاجرت بی رویه ی روستاییان از روستا به شهر است، که یکی از دغدغه های بزرگجوامع می باشد. از این رو این تحقیق با روش مطالعات میدانی از روستاهایی واقع در استان آذربایجان غربی (گلپاشین، سپورغان، خسرو آبادو شیطان آباد) که ساکنین آنها دارای دو دین مسیحیت و اسلام هستند، انجام شده است. با بررسی تطبیقی مساکن (قدیم وجدید) روستاهای مورد مطالعه، و همچنین ثابت فرض نمودن عوامل اقتصادی و اقلیمی و ...، تاثیر مذهب بر ابعاد مختلف مساکن اعم ازورودی، نما، سردر، پنجره، تعداد طبقات، چیدمان فضایی پلان و ... به طور واضح دیده شد. از این رو نادیده گرفتن نقش مذهب برایطراحی هایی که در آینده برای این مناطق قرار است صورت پذیرد، امری غیر ممکن می باشد. و بالعکس توجه به آن، منجر به طراحی هایاصولی به طوری که رضایتمندی اهالی را افزایش دهد خواهد شد.

فرهنگ، مذهب، مساکن مسیحی و مسلمان، بررسی تطبیقی مساکن