فرشاد ثامنی کیوانی - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودسر و املش، گروه حسابداری، رودسر
زینب خلیلی سورکوهی - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودسر و املش، گروه حسابداری، رودسر
فریبا ثامنی کیوانی - دانشگاه پیام نور، مرکز تهران جنوب، گروه مدیریت، تهران
محسن خدادادی - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودسر و املش، گروه حسابداری، رودسر

در این مطالعه بهره وری عوامل تولیدی نیروی کار و سرمایه از روش برآورد تابع تولیدی در بخش کشاورزی استان گیلان تخمین زده شده است. در این راستا به منظور تخمین تابع تولید بخش کشاورزی، فرم تابعی کاب داگلاس برآورد شد. با در نظر گرفتن این موضوع در این پژوهش، وضعیت بهره وری عوامل تولید در استان گیلان طی سالهای 1365-1390 بررسی شده است. با توجه به ضرایب تابع می توان گرفت که کشش تولیدی نیروی کار برابر 1/22 و کشش تولیدی سرمایه 0/2 است. بنابراین با افزایش یک درصد در استخدام نیروی کار تولید به میزان 1/22 درصد افزایش می یابد و با افزایش یک درصد در حجم سرمایه تولید به میزان دو صدم درصد افزایش می یابد. بهره وری نهایی نهاده نیروی کار در بخش کشاورزی استان گیلان مقداری مثبت است و نرخ رشد بهره وری نهایی نهاده نیروی کار در بخش کشاورزی استان گیلان نوسان زیادیدارد، همچنین سطوح این بهره وری روندی صعودی دارد که از یک جهت، به اعتقاد آنها، نشان دهنده قابلیت بخش کشاورزی در فراهم سازی زمینه های لازم برای افزایش رشد اقتصادی کشور است . بهره وری نهایی نهاده سرمایه در بخش کشاورزی استان گیلان مقداری مثبت است ولی روند آن در طی دوره مورد مطالعه تمایل به کاهش دارد. بهره وری نهایی نیروی کار در بخش کشاورزی در استان گیلان در طول سال های 1365 تا 1390 ، بهبود نسبی ناچیزی یافته است. بهره وری نهایی سرمایه در بخش کشاورزی در استان گیلان در طول سال های 1365 تا 1390 کاهشی بوده است

تابع تولید، کاب داگلاس، بخش کشاورزی، کشش تولید، نهاده های تولید، استان گیلان