هم بودی موسیقی و فضای شهری با تاکید بر عزاداری در شهر تهران (دوره قاجار تا پهلوی اول)

Publish Year: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 513

This Paper With 12 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_BAGH-13-44_003

تاریخ نمایه سازی: 17 مرداد 1396

Abstract:

به نظر می رسد موجودیت و بقای موسیقی در شهر به مثابه مصداقی از هنر شهری در گروی تعامل توامان سه مولفه هنرمند،فضای عمومی و شهروندان به عنوان مخاطبان هدف است. به این معنا که بی توجهی و حذف یکی منجر به تغییر ماهیتکل خواهد شد و نه تنها تاثیرگذاری و کیفیت بخشی هایی همچون افزایش حس هویت و تعلق به شهر را که از حضور هنردر فضای شهری انتظار می رود محقق نخواهد کرد که گاه حتی به اغتشاشاتی نیز منجر می شود. با طرح این مسیله، هدفاصلی پژوهش حاضر پاسخگویی به پرسش های زیر درخصوص موسیقی عزاداری در فضای شهری تهران در دوره قاجار وپهلوی اول بوده است :بقای حیات عزاداری موسیقایی از چه نسبتی با ساختار فضای شهری برخوردار بوده است موسیقی عزاداری در فضای شهری دارای چه کیفیاتی بوده است تحولات فرهنگی اجتماعی ناشی از ورود مدرنیته چه تاثیراتی بر حیات شهری موسیقی عزاداری داشته است این پژوهش براساس مستندات نوشتاری و تصویری، موسیقی عزاداری در فضای شهری تهران در دوره های مذکور را دردو گروه عزاداری های مذهبی و غیرمذهبی شامل تعزیه ، نوحه خوانی، دست هگردانی و سینه زنی و تشییع جنازهصاحب منصبان دولت و درباریان به مثابه هنر شهری مورد سنجش قرار می دهد و چنین نتیجه می گیرد که در دوران قاجارارتباط دوسویه ای میان فضای عمومی از قبیل میادین، جلوخان ابنیه عمومی، تکایا و خیابان ها به عنوان بستر شکل گیریتعاملات شهروندان و اجراکنندگان عزاداری ها با شکل اجرای موسیقی عزاداری برقرار بوده است. بنابراین ضمن برخورداریاز همراهی توامان سه مولفه نامبرده، موسیقی عزاداری در شهر به مثابه هنر شهری تلقی می شود و به خوبی نقش خود رادر ایجاد فضای جمعی، خلق هویت شنیداری و کیفی تبخشی به فضاهای عمومی ایفا می کند، درحالی که پس از مشروطه باورود فرنگی مآبی به ویژه تحت تاثیر سیاست های فرهنگی پهلوی اول و بروز پیامدهایی چون تخصیص فضاهایی غیرعمومیبه اجرای انواع موسیقی، عدم حضور هنرمندان آگاه و مشارکت شهروندان فعال به تدریج این هنر از ماهیت یک هنر شهریفاصله می گیرد و ضمن از دست دادن کارکرد خود دچار عارضه بی هویتی نیز می شود.

Authors

محمدرضا شرایلی

کارشناس ارشد قوم موسیقی شناسی، دانشگاه تهران

پدیده عادلوند

پژوهشگر دکتری پژوهش هنر، دانشگاه الزهرا، پژوهشکده نظر