مهدی حداد اسکویی - کارشناسی ارشد رشته مدیریت اجرایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب

هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین هوش عاطفی و هوش اخلاقی با رهبری تحول آفرین کارکنان و نمایندگان بیمه ایران استان اردبیل می باشد. از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی، از لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی و همبستگی می باشند. جامعه آماری این پژوهش کارکنان و نمایندگان بیمه ایران استان اردبیل می باشند که تعداد آنها برابر 120 نفر می باشد. روش مورد استفاده برای نمونه گیری روش تصادفی ساده است. برای تعیین حجم نمونه نیز از جدول مورگان استفاده شده است که طبق این جدول تعداد نمونه آماری برابر 92 بدست آمده است. تحقیق حاضر در دو بخش نظری و عملی انجام شده است. در بخش نظری، اطلاعات لازم با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی بدست آمد و در بخش عملی، برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی و از پرسشنامه استاندارد استفاده گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون رگرسیون چندگانه و پیرسون انجام گرفته است و نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین ابعاد هوش اخلاقی (عمل کردن مبتنی بر اصول، ارزش ها و باورها، راستگویی، استقامت و پافشاری برای حق، مسیولیت پذیری برای تصمیمات شخصی، قبول مسیولیت برای خدمت به دیگران، فعالانه علاقمند بودن به دیگران و توانایی در بخشش اشتباهات خود و دیگران) و ابعاد هوش عاطفی (خود آگاهی، آگاهی از دیگران، کنترل احساسات، استفاده از هیجانات و احساسات) با رهبری تحول آفرینی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.

هوش عاطفی، هوش اخلاقی، رهبری تحول آفرین، بیمه ایران استان اردبیل