مولوی، شخصیت پردازی کاهل بررسی چهار داستان عاشقانه مثنوی معنوی

Publish Year: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,011

This Paper With 12 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI03_219

تاریخ نمایه سازی: 13 شهریور 1396

Abstract:

جلال الدین محمد مولوی در کتاب مثنوی معنوی برای تبیین مفاهیم عرفانی مد نظرشاز داستان های مختلفی استفاده می کند. وی در اینباره از هر نوع داستانی بهره می گیردتا دستگاه اندیشگانی اش را برای مریدان تبیین کند. دراین میان داستان های عاشقانه یکی از انواع داستان هایی ست کر برای تبیین دغدغه هایش بر کار می گیرد. از دیدساختاری یکی از عناصر مهم روایت داستان شخصی پردازیست. در پژوهش پیش رونشان داده ایم که مولوی توجه چندانی به این مقوله نشان نمی دهد. در نتیجه شخصیت هایی را که می آفریند اغلب ساده و بی اهمیت هستند و مخاطب از جزییات ظاهری و درونی آنها آگاه نمی شود. در واقع مولوی توجه چندانی بر فرم و ساختار داستان پردازی ندارد؛ بلکه بیشتر برای محتوای داستان و بازتاب اندیشه خود اهمیت قایل است. به همین دلیل، خواننده مثنوی در سلوک رفتار داستانی مولوی با شخصیت های به کارگرفته او در داستان جندان آشنا نمی شود. در واقع یافته های ما نشان می دهد که مولوی شخصیت افرین نیست، به همین دلیل تلاش چندانی برای افرینش شخصیت نمی کند. نمونه همین بی تلاشی، در داستان عاشقانه از کاربست شخصیت های معروف و از پیش آماده ای مانند لیلی و مجنون استفاده می کند تا به کمک پیشینه فرهنگی آنها نیازی به تلاش برای شخصیت پردازی نداشته باشد و بتواند به سرعت پیام نظری داستانش را بازتاب دهد.

Authors

نگین کیخا

کارشناس ارشد زبان و ادبیا فارسی

مسعود هوشیار

کارشناسی ارشد زبان و ادبیا فارسی