سعید رحیمی - کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی ،دانشکده مدیریت و حسابداری،دانشگاه علامه طباطبایی(ره)تهران ایران

نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی از ابداعات علامه محسوب می شود و گرچه در ادامه مباحث معرفت شناختی ایشان بیان شده است اما حایز بصیرت های بنیادین در رابطه با رفتار برانگیخته انسان می باشد. رویکرد این نظریه به انگیزش از یک سو مشابه نظریه های محتوایی انگیزش است)از حیث توجه به چیستی انگیزش( و از سویی دیگر مشابهنظریه های فرآیندی انگیزش است)از حیث توجه به چرایی و چگونگی انگیزش( و از این حیث که در دستگاه ادراکی میان ادراکات حقیقی و ادراکات اعتباری تمایز قایل است و رفتار برانگیخته را ناشی از نقش میانجی گری ادراکات اعتباری میداند و برای آن انواع عمومی و خصوصی قایل است رویکردی بدیع به انگیزش محسوب می شود. همچنین توجه این رویکرد به سه عامل ریشه ای تاثیرگذار بر ادراکات اعتباری که موجب تنوع اعتبارات و به تبع آن تنوع و تکثر رفتارهایبرانگیخته می شود راه را برای توسعه دانش بومی در باب انگیزش هموار می سازد. مقاله حاضر پس از تبیین نسبت ادراکات)یا موجودات( اعتباری با رفتار برانگیخته ، به بحث در رابطه با پیش فرض فلسفی این نظریه در رابطه با رفتار برانگیخته ، جایگاه قوای فعاله و نیازها در بروز رفتار برانگیخته ، قوانین عمومی و خصوصی بروز رفتار برانگیخته )در ساحتفردی و جمعی( و عوامل موثر بر تنوع و تکثر رفتار برانگیخته از منظر نظریه ادراکات اعتباری می پردازد و در پایان ارتباط مولفه های مذکور را در قالب مدل مفهومی ارایه می دهد.

نظریه ادراکات اعتباری ، قوای فعاله ، ادراکات اعتباری، رفتار برانگیخته