بررسی رابطه آسیب شناسی استراتژی ها با رویکرد کارت امتیازی متوازن و ارایه راهکار جهت توسعه سیاست های راهبردی با استفاده از مدل برنامه ریزی پیشرفته در واحد های دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران

در عصر دانش و فناوری های نوین و در عرصه تلاش ملتها برای دستیابی به راز و رمز سرافرازی و ماندگاری ، بی شک دانشگاهها به عنوان کانون های اصلی تولید علم و فراگیری معرفت همگانی نقشی سرنوشت ساز دارند و توسعه آنها زمینه ساز توسعه در همه ابعاد وجنبه هاست . درک این نیاز و ضرورت پاسخگویی به خیل عظیم جوانان مشتاق تحصیلات عالیه ، در سالهای آغازین دهه شصت ، بهتاسیس دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان یکی ازپدیده های موفق و ره آوردهای با ارزش انقلاب اسلامی ایران انجامید و به مدد مدیریتی خلاق و توانمند و با رشدی تحسین برانگیز مسیر توسعه را پیمود .کارت امتیازی متوازن یکی از ابزارهای بسیار مشهور برای ارزیابی عملکرد سازمان ها به حساب می آید که به غیر از جنبه های مالی، جنبه های غیر مالی را مورد ارزیابی و پوشش قرار می دهد. کارت امتیازی متوازن تا کنون در حوزه های بسیار زیادی به کار گرفتهشده است. در این تحقیق از کارت امتیازی متوازن به عنوان مبنا و مدل ارزیابی دانشگاه آزاد اسلامی استفاده شده است. با توجه به اهمیت و نقش دانشگاه آزاد اسلامی در اعتلای معرفت و ارتقاء احساس مسوولیت آحاد جامعه نسبت به پاسداشت فرهنگ دانشپذیری، همچنین ایجاد خودباوری و تعهد در جامعه دانشگاهی نسبت به ارزش ها و توانمندی هایشان و تامین و ارایه خدمات لازم و کافی به آنان، ضرورت رهبری و تفکر راهبردی برای هدایت عالیه این سازمان آشکار می شود. در این تحقیق علاوه بر تاکید بر اهمیت برنامه ریزی راهبردی دانشگاه آزاد اسلامی، به ترکیب تکنیک برنامه ریزی آرمانی و مدل کارتامتیازی متوازن جهت تبیین وضعیت راهبردی این سازمان پرداخته و گزینه های راهبردی مناسب برای توسعه سازمان مورد مطالعه را پیشنهاد نموده است. داده های اصلی این تحقیق از طریق پرسش نامه از میان 40 نفر از مدیران و معاونین دانشگاه آزاد اسلامی جمعآوری شده است. در این تحقیق از 3 پرسش نامه جهت ارزیابی وضعیت موجود سازمان، مقایسات زوجی مناظر و تعیین ضرایب فنی مدل برنامه ریزی آرمانی استفاده شد. نتایج این پژوهش نه تنها می تواند به طور کاربردی برای برنامه ریزی بهبود دانشگاه آزاد اسلامیبه کار گرفته شود، بلکه در توسعه مدل کارت امتیازی متوازن در بخش دانشگاه های دولتی نیز موثر است.با توجه به ارزیابی وضعیت موجود دانشگاه آزاد اسلامی و با رویکرد مدل BSC ، این سازمان در منظر فرایندهای داخلی دارای مزیت نسبی می باشد. و در نقطهمقابل منظر فرایندهای داخلی، منظر مالی با کمترین امتیاز قرار دارد.نتایج حاصل از حل مدل GP نشان می دهد که دانشگاه آزاد اسلامی برای رسیدن به سطحی مطلوبتر، باید بر سه گزینه راهبردی زیر تمرکز نماید.-1 رشد مالی -2 رضایت مشتریان )جامعه هدف( -3 توسعه فرایند های اجتماعی

Keywords:

برنامه ریزی راهبردی , برنامه ریزی آرمانی , کارت امتیازی متوازن , تصمیم گیری چند تابع هدفه