رابطه ماتریس حوزه تاثیرگذاری و ریسک با موفقیت پروژه های مهندسی مجدد مطالعه موردی: پروژه بهبود فرایندهای خدمات رفاه الکترونیک وزارت رفاه و تامین اجتماعی

Publish Year: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 484

This Paper With 17 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

این Paper در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ICOEM04_135

تاریخ نمایه سازی: 14 شهریور 1396

Abstract:

هر سازمان مبتنی بر هدف که دارای سیستم فعال و هماهنگ بوده و با محیط خارجی ارتباط داشته باشد، یک نهاد اجتماعی است در گذشته، بیشتر سازمانها برای بهرهبرداری از فرصتهای پیشآمده به تغییرات تدریجی اکتفا میکردند اما با گذشت زمان، مشخص شد که تنها تغییرات تدریجی راهگشای مشکلات کنونی سازمان ها نیست و گاهی برای بقای آن سازمان لازماست تغییراتی به صورتی اساسی و زیربنایی ایجاد شود. امروزه در سراسر دنیا این تغییرات انقلابی را با نام مهندسی مجدد می شناسند. مهندسی مجدد روندی است که در آن وظیفههای فعلی سازمان جای خود را با فرایندهای اصلی کسبوکار عوضکرده و بنابراین، سازمان از حالت وظیفهگرایی به سوی فرآیندمحوری حرکت میکند. همین امر موجب سرعت بخشیدن به روند کسبوکار و کاهش هزینهها و درنتیجه رقابتیتر شدن سازمان میگردد. اجرای پروژههای مهندسی مجدد همانند دیگرپروژهها با گروهی از ریسکها و خطرات مواجه است. برخی از این ریسک ها ریشه در ماهیت فرایند مهندسی مجدد دارند و در نتیجه در هر سازمان و پروژهای احتمال بروز آنها وجود دارد. اما برخی دیگر از ریسک ها نیز وجود دارند که ممکن است براساس فرهنگ سازمان یا کشوری که مهندسی مجدد در آنجا اجرا میگردد به وجود آیند. هدف مقاله این است کهریسکهایی را که در اجرای پروژههای مهندسی مجدد در ایران شناسایی شده را جمع آوری کرده و سپس در قالب حوزههای مختلف تاثیرگذاری، تقسیم بندی گردند و در یک ماتریس ارتباطی با عنوان ماتریس حوزه ریسک ارایه شوند. در پایان برایبررسی و اعتبارسنجی این ماتریس، از این ماتریس برای تحلیل شکست یکی از بزرگترین پروژه های مهندسی مجدد در کشور استفاده میشود تا در پروژههای بعدی بتوان با شناسایی این ریسک ها قدم های مثبتی در اجرای پروژه های مهندسی مجدد وکاهش اثرات منفی این ریسک ها در سازمانها برداشت.

Authors

صبا حسین نیا

کارشناس ارشد مدیریت اجرایی گرایش استراتژیک دانشگاه فارابی کرج

المیرا معرفت پور

کارشناس ارشدMBAدانشگاه صنعتی شریف