مدل نظری بازآفرینی بافتهای تاریخی براساس تجزیه و تحلیل دیدگاه های بازآفرینی

Publish Year: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 803

This Paper With 16 Page And PDF and WORD Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

MEMARICONF01_066

تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1396

Abstract:

با توجه به جایگاه و اهمیت ویژه اندیشه بازآفرینی شهری به عنوان یک واژه عام و در برگیرنده مفاهیم مرمت، بازسازی، احیا و باززنده سازی در فرهنگ معماری و شهرسازی، بررسی تحلیلی دیدگاه های نظری با توجه به کنش متقابل آنها با زمینه های موجد این اندیشه ها و مطالعه فرآیند مواجه اندیشه های معارض و همسو به عنوان شالوده و بنیان نظری انتخاب روش بازآفرینی از اهمیت و ضرورت اجتناب ناپذیری برخوردار است. در این راستا مقاله حاضر به بررسی تحلیلی مهمترین اندیشه های بازآفرینی بافتهای تاریخی با توجه به زمینه های فلسفی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی موجد آنها و فرآیند تکمیلی شکل گیری اندیشه های غنی تر در نتیجه برخورد با اندیشه های معارض و همسو می پردازد. بر این اساس، ابتدا اندیشه های مرمت و سپس فرهنگ گرا در مقابل تفکرات نوگرا و سیر تغییرات این دو الگوی نظری و تعدیل این دو و زایش الگوی ارگانیک گرا از تلاقی این اندیشه ها بررسی شده و سپس ویژگیهای تفکر ساختارگرایی به عنوان بیانیه ای پیشرو در امتداد فرآیند تکاملی تفکرات پیشین مورد تجزیه و تحلیل فرار گرفته است. همچنین نقش موثر روشهای کارگرد گرایی و ساختار گرایی به عنوان دو روش فراگیر در علوم مختلف جامعه شناسی، مردم شناسی، روانشناسی، اقتصاد و ... و مکتب تلفیقی ساختی – کارکردی در فراهم آوردن بستر شکل گیری و رشد الگوهای شهرسازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نهایتا به ارایه مدل نظری بازآفرینی شهری به عنوان رویکرد موثر در بازآفرینی شهری پایدار منجر شده است. روش تحقیق این مقاله بر مبنای مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و همچنین روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی تهیه و تنظیم شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن هستند که در سیر تکاملی دیدگاه های بازآفرینی بافتهای تاریخی، اندیشه های غنی تر فرصت ایفای نقش بیشتر در فرایند تکاملی اندیشه ها را پیداکرده اند. در مدل نهایی، شهر همچون یک موجود زنده تکامل یافته دارای استخوانبندی مشخصی است و از این رو مطالعه فرآیند تغییرات تاریخ شهری و شناخت نحوه شکل گیری و تغییرات استخوانبندی شهر، توجه به ویژگیهای اقلیمی محیطی و فرهنگی محلی، استفاده از دانش تخصصی شهرسازان در استحکام بخشی ساختار اصلی شهر و ایجاد زمینه های مشارکت شهروندان در ساختن سایر بخشها، تقویت پیوستگی بین زمان و مکان و اولویت به بازسازی به جای نوسازی در کنار نگرش سیستمی به هسته تاریخی به عنوان زیرسیستمی از سیستم شهری، برنامه ریزی همه جانبه و همزمان بازآفرینی در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، کالبدی و محیطی و توجه به نقش عملکردی هسته تاریخی و شهر در منطقه و حوزه های فراشهری از اهم مولفه ها و معیارهای مدل نهایی به عنوان پشتوانه نظری بازآفرینی شهری می باشند.

Authors

مرجان کریم پورشیرازی

دانشجوی دکتری شهرسازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج

عمران کهزادی سیف آباد

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر، گروه شهرسازی