بررسی سیر تحول تئوری ها و مدل حاکمیت شرکتی

بعد از تفکیک مدیریت بنگاههای اقتصادی از مالکیت آن و زایش تئوری نمایندگی که مدیران را عاملین مالکان و حرکت آنها را حرکت به سوی افزایش ثروت سهامداران دانست بیش از هر زمان دیگر بحث کنترل های داخلی مطرح شد، هر چند در مدیریت بنگاههای اقتصادی اعتماد کردن گزینه خوبی است اما کسی شک ندارد که نظارت دقیق و صحیح بهترین گزینه در هر سیستم خواهد بود، چرا که به خوبی روند و فرایند امور مربوط را در مواحل مختلف بررسی کرده و ما را نسبت به صحت و سقم و ضعف و توان سیستم آگاه می سازد. برای جلوگیری از سوء استفاده از اطلاعات توسط سهامداران بزرگ باید موارد زیر رعایت شود: 1- جلوگیری از قدرت گرفتن یک گروه خاص در شرکت ها، 2- تفکیک کامل مدیریت از حاکمیت، 3- حضور هیئت مدیره مسئقل که حفاظت منافع تمام سهامداران باشد نه یک عده خاص از سهامداران. به منظور پیاده سازی سیستم حاکمیت شرکتی به نظر می رسد توجه به عوامل زیر ضروری است: - فرهنگ حاکمیت شرکتی برای هیئت مدیره و مدیران اجرایی تفهیم شده و تاثیرات آن بر روی شرکت و سهامداران روشن باشد. - هیئت مدیره سیاست روشن در مورد حاکمیت شرکتی اتخاذ کرده و مصمم به بهتر نمودن قسمت های مختلف حاکمیت شرکتی باشند. - یک فرد یا کمیته، مسئول پیاده سازی حاکمیت شرکتی بشود. - مدیران ارشد شرکت کاملا به مقررات حاکمیت شرکتی آشنا شده و از ایشان خواسته شود با مدیر یا کمیته مسئول حاکمیت شرکتی همکاری لازم را داته باشند. - اگر قسمتی از فعالیت ها برون سپاری شده است، مدیران شرکت در جریان بوده و همکاری های لام را با ایشان داشته باشند.

Keywords:

حاکمیت شرکتی , مدلهای حاکمیت شرکتی , تئوری های حاکمیت شرکتی