مقایسه اقتصاد آمریکا و ایران

Publish Year: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 8,317

This Paper With 5 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ICEMAH01_157

تاریخ نمایه سازی: 17 آبان 1396

Abstract:

در سال 1929 در ایالات متحده آمریکا، بانکها به طور زنجیروار ورشکسته شدند و مردمی که سرمایه و پس انداز خود را به این بانکها سپرده بودند و به نوعی، تمام زندگی خود را در اختیار این بانکها قرار داده بودند،با این ورشکستگی های گسترده، تمام دارایی خود را از دست دادند. این بحران باعث بی اعتمادی گسترده مردم آمریکا به سیستم بانکی این کشور شد و در نتیجه، مردم، پول خود را در خانه ها نگهداری می کردند. این تصمیم مردم باعث کاهش حجم نقدینگی موجود در بازار و افزایش کسری بودجه دولت آمریکا شد وایالات متحده مجبور بود برای جبران کسری بودجه خود، تعدادی از کارمندان دولت را اخراج کند؛ به طوری که در میانه سال 1930 بیش از 20 درصد مردم آمریکا بیکار شدند. با کاهش نقدینگی در جامعه وافزایش بیکاری، یک رکود تورمی شکل گرفت. رکود تورمی یک مفهوم تازه در آن دوران بود چرا که معمولا رکود و تورم، همزمان حاصل نمی شود. در این نوع از رکود، بیکاری به طور فزاینده افزایش یافته و قیمتها نیز افزایش میابد و در حقیقت یک فاجعه اتفاق می افتد. مقصر اصلی بحران 1930 در آمریکا، تفکر اقتصادی لیبرال در این کشور بود. در تفکر اقتصادی لیبرال، دولت به هیچ عنوان نباید در اقتصاد دخالت کند و همه چیز باید به روند طبیعی بازار سپرده شود. پس از این بحران وحشتناک در ایالات متحده و روشن شدن کارکرد نادرست تفکر لیبرال در اقتصاد، تفکر جدیدی به نام الگوی اقتصادی کینز مورد توجه قرار گرفت. پس از روی کار آمدن فرانکلین روزولت به عنوان رییس جمهور آمریکا، وی الگوی اقتصادی کینز را سرلوحه سیاستهای اقتصادی خود قرار داد. سه دهه رونق اقتصادی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم(سالهای 1945 تا1973 ) مدیون سیاست روزولت با نام الگوی اقتصادی فوردیسم است. الگوی اقتصادی فوردیسم، از روش اداره کارخانه اتومبیل سازی فورد برگرفته شده است که من اینجا برای حفظ اختصار از شرح آن خودداری می کنم. تمرکز الگوی اقتصادی فوردیسم بر افزایش بهره وری کار و سود صنعتی استوار است. این سود صنعتی که ازتولید کالا حاصل می شود، نه فقط به سهامداران بلکه به سایر گروهها نظیر کارمندان و مصرف کنندگان نیز می رسد. از این رو در مکتب فوردیسم، برای افزایش سود صنعتی ، کارمندان باید رغبت و علاقه بیشتری به کار پیدا کنند.؛ پس باید با ایجاد ضمانت شغلی، قراردادهای کار پایدار و دستمزدهای تشویقی، افزایش حقوق و عادلانه ساختن ساعات کاری، حقوق بگیران و کارگران را به فعالیتهای بیشتر اقتصادی ترغیب نمود. این کار موجب روی آوردن حقوق بگیران به خرید کالاهای با دوام مانند اتومبیل، لوارزم برقی وخرید مسکن دردهه های 40 تا 60 شد. البته روزولت، به مردم آمریکا فهمانده بود که اگر می خواهند همواره شغل و درآمد مناسبی داشته باشند باید کالای آمریکایی بخرند. از این رو با افزایش حقوق و سطح رفاه کارمندان و کارگران و نیز افزایش تقاضا برای کالای آمریکایی در داخل وخارج از کشور، ایالات متحده به مدت چند دهه به مرفه ترین کشور جهان تبدیل شد.

Authors

احمد قبادی الوار

گروه مدیریت بازرگانی، واحد خرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرم آباد، ایران

فاطمه حسینی

کارشناس حسابداری

فایزه کریم نژاد

گروه مدیریت بازرگانی، واحد خرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرم آباد، ایران

هانیه بهرامی

گروه مدیریت بازرگانی، واحد خرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، خرم آباد، ایران