محمدرضا نعیمی - استادیار گروه جامعه شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد آزادشهر
سودابه قلیچی - دانشجوی دکتری جامعه شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد آزادشهر

مطالعه حاضر به بررسی نقش عوامل جامعه شناختی در گرایش به طلاق عاطفی در میان دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی علی آباد کتول پرداخته است. طلاق عاطفی نماد وجود مشکل در ارتباط سالم و صحیح بین زن و شوهر است. این مشکل ارتباطی حتی این قابلیت را دارد که به روابط فراتر از روابط زوجین نیز شیوع و گسترش یابد و ارتباط انسانی را مختل نماید. موضوع طلاقعاطفی طبق نظریه منابع، نظریه نقش ها، نظریه شبکه ای و نظریه نابسامانی اجتماعی دورکیم بررسی شده است. در تحقیق حاضر برای اندازه گیری متغیرها و جمع آوری داده های لازم، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعهنیز تمامی دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول در سال تحصیلی 96 - 1395 می باشد و تقریبا 1000 دانشجو را شامل می گردد که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 278 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج پژوهشنشان داد میان تغییر در شیوه همسرگزینی و آداب و رسوم ازدواج با گرایش به طلاق عاطفی رابطه مستقیم وجود دارد و نیز مشخص شد اشتغال زنان در بیرون از منزل رابطه مستقیم و معنی داری با با گرایش به طلاق عاطفی دارد. همچنین نتایج نشان داد میاناختلاف در میزان تحصیلات زوجین با گرایش به طلاق عاطفی رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد؛ اما افزایش سن ازدواج رابطه معنی داری با با گرایش به طلاق عاطفی نداشت. همچنین مشخص شد میان دخالت اطرافیان در زندگی و تصمیم گیری های زوجین، باگرایش به طلاق عاطفی رابطه معنی داری وجود دارد. در نهایت این که میان استفاده از شبکه های اجتماعی و ماهواره با گرایش به طلاق عاطفی رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد

جامعه شناختی، طلاق عاطفی، دانشجویان، علی آباد