معظمه کریمی افشار - دانشجوی کارشناسی علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان، شهید باهنر شیراز
زهرا باقری - آموزگار، آموزش و پرورش استان کرمان
صدیقه باقری - آموزگار، آموزش و پرورش استان کرمان

همه یکسان نمی آموزند، وجود انگیزه ها، قابلیت های ناشی از استعدادها و ظرفیت های متفاوت، افراد را در سطوح مختلف یادگیری قرار داده است. سطوحی که در آن یادگیری با میزان سهولت و مانایی متفاوتی صورت می پذیرد. بی شک مسیر یادگیری پیوسته همواره و بدون مشکل نخواهد بود و دسته ای از افراد با اختلال های یادگیری دست و پنجه نرم می کنند. تحقیق حاضر به شیوه ی کتابخانه ای انجام شده است که هدف آن در ابتدا تعریف اختلال های یادگیری، ریشه یابی، دسته بندی و توصیف هریک از انواع آنها و سپس ارایه یک فرایند ساختارمند جهت تشخیص ودسته بندی افراد دچار اختلال های یادگیری می باشد. دانش آموزان در مدارس عادی به دلیل این که عموما از مشخصه معلولیت خاصی برخوردار نیستند، در فرایند آموزش و پرورش در دسته ی یکسانی قرار می گیرند وبا روش های یکسانی با آنها برخورد می شود. در حالی که دسته ای از این دانش آموزان به دلایل مختلف دچار ناتوانی در یک حوزه، برای مثال نوشتن یا خواندن، هستند و با این که هیچ گونه مشکل هوشی و یا علامت ظاهری در این دانش آموزان وجود ندارد، به دلیل عدم شناسایی به موقع و صحیح مشکلشان، فشار بیشتری را از محیط پیرامون دریافت می کنند که ممکن است عدم مداخله تشخیصی، درمانی و بازتوانی منجر به تشدید وضعیت موجودشان و در نهایت ترک تحصیل گردد. بنابراین تشخیص صحیح به موقع و کم هزینه می تواند دارای اهمیت بالایی باشد.

اختلال های یادگیری، تشخیص، ساختارمند، دسته بندی