CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

نظریه برنامه ریزی مارکس گرا: تطور اندیشه برنامه ریزی در آراء مارکس گرایان

عنوان مقاله: نظریه برنامه ریزی مارکس گرا: تطور اندیشه برنامه ریزی در آراء مارکس گرایان
شناسه ملی مقاله: JR_QJSD-3-11_004
منتشر شده در شماره 11 دوره 3 فصل تابستان در سال 1391
مشخصات نویسندگان مقاله:

پروی اجلالی - استادیار موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی

خلاصه مقاله:
این مقاله بر سر آن است که چارچوب کلی نظریه برنامه ریزی مارکس گرا و تحولات آن را در طی سال های قرن بیستم و دهه اخیر ترسیم کند تا بتوان آن را با دیگر نظریه های برنامه ریزی مقایسه کرد و به این ترتیب گامی دیگر در جهت تدفین و تشریح نظریه برنامه ریزی به طور کلی برداشت. این هدفی است که نویسنده مقاله تعقیق می کند، زیرا بر این باور است که هر نوع برنامه ریزی نیازمند چارچوب تیوریک قوی می باشد و فقط اندیشمندان نظام مند و منسجم درباره اهداف، آثار و فرایند فعالیت هایی که با عنوان برنامه ریزی انجام می شود است که می تواند امکان برنامه ریزی مفید وسازنده را فراهم آورد اما از آنجا که نویسندگان پیرو مارکس مستقیما نظریه ای باعنوان نظریه برنامه ریزی ارایه نکرده اند. و بر خلاف عمل برنامه ریزی که به طور جدی از اتحاد شوروی شروع شد، در زمینه نظریه برنامه ریزی پیشتاز نبوده اند، بهترین روش برای ترسیم مختصات یک نظریه برنامه ریزی مارکس گرا، تعقیق تفسیرها و تحلیل هایی است که در طی یک دوره صد ساله دانشگاهیان علاقمند به آراء مارکس درباره برنامه ریزی در کشورهای سوسیالیستی و سرمایه داری ارایه کرده اند و این همان روشی است که ما در این مقاله در پیش گرفته ایم. بررسی ما نشان می دهد که اگرچه نه مارکس و نه مهم ترین پیروان او در حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه، یعنی لنین و تروتسکی مطلب دندان گیری درباره برنامه ریزی نگفته بودند اما نفی نظام بازار و سرمایه داری و کوشش در جهت ایجاد نوعی مالکیت و بهره برداری اجتماعی منابع، خود به خود به دولتی کردن ابزار تولید و برنامه ریزی انجامید. در این مرحله در نظر سوسیالیت ها برنامه ریزی امری بدیهی می نمود و نیازمند توجیه نظری نبود، اما با ظهور اولین مشکلات و پیامدها و ابهاماتی که پیش می آمد اندیشمندان به معنا و مفهوم برنامه ریزی شروع شد. افزودن بر این، این زمان رکود بزرگ در آغاز دهه 1930 میلادی و به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، بسیاری از دولت های سرمایه داری غربی و پس از آن کشورهای در حال توسعه نیز کار برنامه ریزی اقتصادی و کالبدی را شروع کردند و خود این موضوع پرسش های زیادی را درباره ماهیت این برنامه ریزی ها و تفاوت آن ها با یکدیگر برانگیخت پاسخ صاحب نظران مارکس گرا به این پرسش ها را می توان نظریه برنامه ریز مارکس گرا نامید.

کلمات کلیدی:
شیوه تولید، نظام بازار، تصاحب اجتماعی، نظریه تنظیم، شیوه تنظیم، نظام انباشت

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/683861/