CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

انقلاب مشروطه و نظریه های مارکسیستی

عنوان مقاله: انقلاب مشروطه و نظریه های مارکسیستی
شناسه ملی مقاله: JR_QJSS-16-45_005
منتشر شده در شماره 45 دوره 16 فصل تابستان در سال 1388
مشخصات نویسندگان مقاله:

بهجت یزدخواستی - عضوهییت علمی دانشگاه اصفهان

خلاصه مقاله:
انقلاب مشروطه ایران، صحنه ای مناسب جهت بررسی حوادث تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایران از سال 1324 ه.ق تا کنون می باشد. انطباق موقعیت های مختلف در انقلاب مشروطه با نظریه های جامعه شناسانه در یک روش تحقیق مبتنی بر اصول شناخت و تحلیل منطقی پدیده اجتماعی، برای ما شرایط شناخت علل، آثار و پیامدهای آن در سطوح مختلف جامعه را مناسب می سازد. نظریه های انقلاب در پی پاسخ به این پرسش اساسی هستند که انقلاب چرا و چگونه روی می دهد. و پیامدهای آن چیست در بین نظریه مارکسیست ها مارکس و نیومارکسیست ها ساختارگرایان اسکاچ پل را انتخاب کرده ایم، نظریه انقلاب بورژوازی مارکس با تاکید بر نابرابری برخاسته از تضاد و تغییر در وجه تولید، بخشی از واقعیت تاریخی مربوط به نقش تجار و اصناف را در انقلاب مشروطه تبیین می کند، اما در انطباق با انقلاب مذکور توانایی تطبیق کمی دارد. نظریه انقلاب اجتماعی اسکاچ پل - که از نیو مارکسیست ها می باشد بر وجود دولت ضعیفی در یک جامعه کشاورزی با موقعیت نامساعد در عرصه بین المللی، و فشار جهت اصلاحات و نوسازی بر آن دولت و نهایتا عدم موفقیت دولت، با شورش و طغیان کشاورزان که توسط رهبران شهری هدایت می شوند. انقلاب را امکان پذیر می داند. این نظریه انطباق قابل ملاحظه ای با مشروطه دارد

کلمات کلیدی:
نظریه های انقلاب؛ علل ساختاری؛ نیو مارکسیست ها؛ انقلاب مشروطیت ایران

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/684208/