فاطمه خضری راد - دانشجوی کارشناسی روانشناسی بالینی، دانشکده ی علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سیرجان، ایران
مریم نظری - دانشجوی دکترای روانشناسی تربیتی، دانشکده ی علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان، ایران
سمیه یوسفی - دانشجوی کارشناسی روانشناسی بالینی، دانشکده ی علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سیرجان، ایران

فرهنگ در تداوم حیات جامعه و هدایت اعضای آن نقش اصلی و عمده ای ایفا می کند. در واقع فرهنگ، روح جامعه است. به قول کیس فرهنگ، نقشه زندگی مردم است . بدیهی است جامعه ای که توان ترسیم درست این نقشه را ندارد یا به هر دلیلی آن را از دست داده است، با مسایل حاد فرهنگی روبرو می شود و دچار ضعف و از هم گسیختگی می شود و جهات مختلف زندگی اجتماعی و فردی در گرد و غبار زمان فرو می رود. در کشورهای غربی تحقیقات گسترده ای در مورد سبک های فرزندپروری صورت گرفته است و بر آن اساس سه سبک فرزندپروری مطرح شده است که عبارتند از: سبک فرزندپروری مقتدرانه، سهل گیرانه و مستبدانه. از منظر دین اسلام شیوه ی فرزندپروری مسیولانه، بهترین شیوه ی تربیتی فرزندان است و با شیوه ی مقتدرانه همخوانی دارد. هدف این تحقیق بررسی تاثیر سبک های فرزندپروری در الگوبرداری فرزندان از فرهنگ غرب می باشد.

فرهنگ، شیوه های فرزندپروری، الگوبرداری فرزندان از فرهنگ غرب، تربیت اسلامی