حسن بکاییان - گروه مدیریت تحول، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور

در قرن حاضر با ظهور اقتصاد دانش بنیان، تغییرات سریع فناوری و افزایش رقابت، اقتصادهای مبتنی بر نوآوری حایز اهمیت است. نوآوری از مهم ترین معیارهای موفقیت در سازمان محسوب می شود و عملکرد مطلوب سازمان وابستگی بسیاری به اقدامات منابع انسانی و رضایت کارکنان دارد. با توجه به اهمیت منابع انسانی و مدیریت اثربخش آن در ارزش آفرینی سازمان، نوآوری کارکنان حایز اهمیت است. بهبود مستمر کیفیت از ضروریات پایداری و ارتقای قابلیت رقابت در سازمان ها محسوب می شود. مدیریت کیفیت فراگیر به عنوان یک رویکرد کیفیت گرا آن چنان اهمیت یافته است که بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه در ابعاد مختلف در سازمان های خود بکار می گیرند و با بهره برداری از تجارب، استعدادها، امکان ارایه خدمات با کیفیت بالا برای سازمان به ارمغان می آورد. از طرفی یکی از تمایزات میان سازمان ها، فرهنگ سازمانی است. فرهنگ سازمانی به مثابه مبدا فرآیندهای سازمانی بر ساختار، نحوه روابط انسانی، شیوه مدیریت، نگرش ها و رفتار کارکنان موثر است و برای اینکه سازمان ها از اثربخشی لازم برخوردار باشند باید متناسب با ماموریت و تکنولوژی، از فرهنگ سازمانی مناسبی برخوردار باشند. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- تحلیلی است. جریان مناسب و پویای نوآوری در سازمان ها، مبتنی بر مجموعه ی متعددی از عوامل است لذا این پژوهش در پی بررسی تاثیرات مدیریت کیفیت فراگیر و انواع فرهنگ سازمانی بر نوآوری کارکنان می باشد. نتایج تحقیق مبین آن است که استفاده از ظرفیت های مدیریت کیفیت فراگیر و تقویت فرهنگ سازمانی در راستای توسعه مدیریت منابع انسانی می تواند در نوآوری کارکنان تاثیر مثبت داشته باشد.

مدیریت کیفیت فراگیر، فرهنگ سازمانی، نوآوری، مدیریت منابع انسانی