مهدی حداد اسکویی - کارشناسی ارشد رشته مدیریت اجرایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب

هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین هوش عاطفی با تنظیم هیجان شناختی و استرس های بازدارنده کاری کارکنان بیمه ایران استان اردبیل می باشد. از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی، از لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی- همبستگی می باشند. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان (بیمه ایران استان اردبیل) می باشند که تعداد آنها برابر 120 نفر می باشد. روش مورد استفاده برای نمونه گیری روش تصادفی ساده است. برای تعیین حجم نمونه نیز از جدول مورگان استفاده شده است که طبق این جدول تعداد نمونه آماری برابر 92 بدستآمده است. تحقیق حاضر در دو بخش نظری و عملی انجام شده است. در بخش نظری، اطلاعات لازم با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی بدست آمد و در بخش عملی، برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی و از پرسشنامه استاندارد استفاده گردیده است. برای سنجش متغیر هوش عاطفی از پرسشنامه استاندارد سبحانی نژاد و یوزباشی، تنظیم هیجان شناختی از پرسشنامه استاندارد نادیا گرنفسکی و استرس های بازدارنده کاری از پرسشنامه استاندارد (آر.اس.الیوت) استفاده شده است.آزمون های روایی و پایایی این پرسشنامه ها انجام گرفته اند ضریب آلفای کرونباخ برای تنظیم هیجان شناختی برابر است با 0/92، برای هوش عاطفی برابر است با 0/84 و برای استرس بازدارنده کاری برابر است با 0/79 کاری برابر است با SPSS و با آزمون رگرسیون چندگانه و پیرسون انجام گرفته است و نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین ابعاد هوش عاطفی (خود آگاهی، آگاهی از دیگران، کنترل احساسات، استفاده از هیجانات و احساسات) با تنظیم هیجان شناختی رابطه مستقیم و با استرس های بازدارنده کاری کارکنان به غیر از متغیر خود آگاهی بقیه ابعاد رابطه معکوس معناداری دارد.

هوش عاطفی، تنظیم هیجان شناختی، استرس های بازدارنده کاری، بیمه ایران استان اردبیل