CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

مقایسه بحران هویت درنوجوانان دارای مادران شاغل ومادران غیر شاغل

عنوان مقاله: مقایسه بحران هویت درنوجوانان دارای مادران شاغل ومادران غیر شاغل
شناسه ملی مقاله: CCSCO01_001
منتشر شده در اولین همایش منطقه ای توسعه علوم پرستاری و مامایی با محوریت خدمات مراقبتی جامعه نگر در سال 1396
مشخصات نویسندگان مقاله:

الهام فروزنده - دانشجوی دکترای روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نایین، نایین، ایران
سحر حقیقی فرد - دانشکده روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نایین، نایین، ایران

خلاصه مقاله:
در چرخه تحول آدمی دوره مهمی وجود دارد که بین دوران کودکی و دوران بزرگسالی قرار می گیرد و به دوره نوجوانی موسوم است. دوره ای که شاخص پایان کودکی و آغاز پی ریزی پختگی است و در سه بعد زیستی، روانی، اجتماعی که رابطه نزدیکی نیز با هم دارند، نمایان می گردد. از نظر بیولوژیک شروع نوجوانی یا آخرین شتاب گیری رشد استخوان ها و آغاز رشد جنسی توام می گردد.(گرامی، 1376). از سویی روابط نوجوانان و والدین نیز همواره کار آسانی نیست، نوجوانان با تعارض بین استقلال خواهی و احساس درجه وابستگی خود به والدین درگیر هستند. اگر تحول روانی در دوره نوجوانی درنگاه نخست رنگ جنسی و تناسلی به خود می گیرد ولی در اصل به شکل یک بحران نمایان می شود و مهم تر آنکه به صورت یک دوره دستیابی به فکر انتزاعی و دگرگونیهای عظیمی که به دنبال دارد در می آید. چنین فرایندی پدران و مادران را غالبا دچار نگرانی و اضطراب می سازد، چه، بخصوص از زاویه بحرانها سلامت فرزند خود را در خطر می بینند. (منصور،1384). بدیهی است در این دوره بزرگترین و پیچیده ترین تغییرات بنیادی در ابعاد مورفولوژیک (تغییرات اساسی در شکل و قواره بدن واندام ها)، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی (انقلاب هورمونی)، روان شناختی (پدیدآمدن فرایندهای عالی ذهنی) و فرهنگی و اجتماعی (بحران هویت) و از این قبیل ظهور می یابند(گرامی، 1376). هنگام بحران هویت، نوجوان با ناتوانی شدید و دودلی در تصمیم گیری، احساس جدایی و پوچی درونی، ناتوانی فزاینده در برقراری ارتباط با دیگران، اختلال در عملکرد جنسی، اختلال در زمان به صورت احساس فوریت برای انجام کار و با انگاشت منفی از خود مواجه است. (اریکسون، 1968، نقل از پورناصح). امروزه والدین وقت کافی برای همراهی با نوجوانان را ندارند و در پی پاسخ دادن و حل مسایل و مشکلات آنها نیستند. البته این کمبود وقت ممکن است به علت اشتغال روز افزون مادران در عصر حاضر نیز باشد. امروزه دیده می شود که مادران شاغل وقت کمتری را در منزل می گذرانند و زمان کافی برای رسیدگی به فرزندان را از دست می دهند و ملاحظه می شود که فرزندان با مادران احساس راحتی و رابطه عاطفی بیشتری دارند و از آنجا که مادر را در زمان بسیار کمی از شبانه روز ملاقات می کنند، ممکن است نیازهای عاطفی شان بر طرف نشود و هم چنین نتوانند به نتایجی در زمینه مسایل مذهبی، حرفه آینده و مسایل اخلاقی و غیره برسند. در واقع این مسیله تحت عنوان بحرانی به نام بحران هویت مطرح می شود که از مسایل شایع در دوره نوجوانی است و نیازمند دقت و رسیدگی والدین و مربیان مدارس و به طور کلی جامعه می باشد

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/724925/