ارتباط بین کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی با سرمایه روانشناختی و ادراک بیماری در مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس در سال 93-1394
عنوان مقاله: ارتباط بین کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی با سرمایه روانشناختی و ادراک بیماری در مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس در سال 93-1394
شناسه ملی مقاله: CCSCO01_011
منتشر شده در اولین همایش منطقه ای توسعه علوم پرستاری و مامایی با محوریت خدمات مراقبتی جامعه نگر در سال 1396
شناسه ملی مقاله: CCSCO01_011
منتشر شده در اولین همایش منطقه ای توسعه علوم پرستاری و مامایی با محوریت خدمات مراقبتی جامعه نگر در سال 1396
مشخصات نویسندگان مقاله:
زهرا باقرصاد - کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان. ایران.
محمد مداح - دانشجوی کارشناسی پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان. ایران.
مریم شیرازی - هییت علمی )مربی(، گروه پرستاری سلامت جامعه، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
سعیده رهنما - کارشناس اتاق عمل، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان. ایران.
خلاصه مقاله:
زهرا باقرصاد - کارشناس ارشد مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان. ایران.
محمد مداح - دانشجوی کارشناسی پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان. ایران.
مریم شیرازی - هییت علمی )مربی(، گروه پرستاری سلامت جامعه، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
سعیده رهنما - کارشناس اتاق عمل، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان. ایران.
یکی از بیماری های مزمن، مولتیپل اسکلروزیس یا اسکلروزیس ماهیچه ای نام دارد که منجر به تخریب اعصاب شده و بر روی سامانه ی اعصاب مرکزی (مغز و نخاع )و اعصاب بینایی تاثیر می گذارد(Helper & Holland, 2010). این بیماری رایج ترین بیماری عصبی پیشرونده در جوانان است (Masoodi & et al, 2008) که از آن به عنوان یکی از علل عمده زمین گیر شدن در دوران جوانی نام برده می شود (بخشایی و همکاران، 1389). اغلب در سنین بین 20 تا45 سالگی بروز می کند و در بین زنان شایع تر است. میزان شیوع مولتیپل اسکلروزیس بین 2 تا 150 در هر 100.000 نفر بسته به کشور و جمعیت خاص آن گزارش شده است(Soltani & et al, 2009). این بیماری؛ استقلال و توانایی فرد را برای شرکت موثر در خانواده وجامعه تهدید می کند، همچنین مبتلایان را به سوی احساس فقدان شایستگی و اطمینان از خود سوق می دهد. اطمینان فرد از سلامتی و بدنش را مخدوش می کند و چون این بیماری دارای دوره های عود غیر قابل پیش بینی می باشد به بیماران اینگونه القا می کند که قادر به برنامه ریزی برای آینده خود نیستند(آقایوسفی و همکاران، 1391). از طرفی اختلاف خانوادگی، طلاق و ناسازگاری در بین مبتلایان به ام-اس شایع است (بیرامی و همکاران، 1389). همچنین یافته های محققان حاکی از آن است که در مبتلایان به ام اس مشکلات روان شناختی منبع اصلی ناتوانی ها، آسیب های اجتماعی و پایین آمدن کیفیت زندگی این افراد می شود (Boyd, 2005 ). فشارهای مداوم بیماری و مراقبت از بیمار اثرات قطعی را برکیفیت زندگی تک تک افراد و خانواده وارد می کند (قهرمانیان و همکاران، 1388). خانواده به عنوان منبع مراقبت، یک ناحیه مورد علاقه و در عین حال مورد نگرانی تامین کنندگان مراقبت بهداشتی است (Morimoto & et al, 2003 ). نتیجه تحقیقات آشکار ساخته است که سلامت یک مفهوم عمده و مهم کیفیت زندگی است (Masoudi & et al, 2011). بدیهی است بیماری بر کیفیت زندگی تاثیر می گذارد. از طرفی مساله کیفیت زندگی با موضوع هایی مانند درک از خود، روابط خانوادگی، اثرات تنش و سازگاری، برخورداری از سلامت جسمی و روانی و خودکارآمدی ارتباط دارد (قدوسی بروجنی و حیدری، 1391). همچنین نتایج برخی مطالعات نشان داد که سرمایه روانشناختی (هاشمی نصرت آبادی و همکاران، 1391) و ادراک بیماری (حسینی و همکاران، 1393) دو عاملی است که اثرات قابل ملاحظه ای بر عملکرد فرد، خانواده و جامعه در هنگام مواجه با بیماری می گذارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط بین کیفیت زندگی مراقبین خانوادگی با سرمایه روانشناختی و ادراک بیماری در مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس انجام شده است.
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/724935/