محدثه میرعرب - کارشناس ارشد ادبیات فارسی
علی امیری دلویی - کارشناس ارشد علوم سیاسی
شهین شادی - کارشناسی ارشد ادبیات فارسی
همای حسین زاده - کارشناسی ارشد ادبیات فارسی

هزاران هزار سال از عمر اسطوره ها و افسانه ها می گذرد اما هنوز بشر امروز در جستجوی انسان های آرمانی، به گذشته های بسیار دور می نگرد و حماسه ها و افسانه های پهلوانان کهن را در آیینه ی اندیشه و باورها و اوراق کتاب ها جلوه گر می سازند. دو اثر بزرگ شاهنامه و گرشاسب نامه یاد آور حماسه و دلاوری های این دو پهلوان است از همان آغاز تکوین افسانه های این گرامی نامه داستان پردازان از فراز و فرود و مهر و کین ، از سروری و پادشاهی و فروتنی و فرمانبرداری سخن رانده است. گرشاسب در اوستا روح جاودانه دارد و در آخر الزمان دوباره زنده می شود و رستم یک پهلوان ملی تنها ساخته آرزو نیست، واقعیت زندگی است. آن چه مسلم است در حقیقت سلسله ی نسب رستم و زال، سام، گرشاسب و جمشید را باید ترکیبی از اساطیر مهم باستانی سام و گرشاسب و داستان پهلوانی رستم تلقی نمود و به جهت پیوندهای نزدیکی از جهت منتسب بودن به جمشید و داشتن سلاح یکسان و کشتن دیوها و اژدها می توان شخصیت این دو پهلوان را یکی بدانیم. در این مقاله سعی شده با بررسی شخصیت رستم و گرشاسب به عظمت و دلاوری پهلوانان ایران زمین و تاثیر آن ها بر جامعه بیان شود و آنچه که مهم تر از همه است تاثیر پذیری شاهان و ارکان مملکتی و مردم بخاطر خرد و درایت آن ها می باشد.

رستم ، گرشاسب ، اخلاق ، پهلوان