سیدمحمدرضا عرب - کارشناس ارشد مدیریت دولتی، گرایش مدیریت منابع انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه
لیلا نسیمی - دانشجوی کارشناسی ارشد گروه مدیریت، دانشکده مدیریت و حسابداری، واحد قزوین، دانشگاه غیرانتفاعی رجاء، قزوین، ایران

هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین مولفه های هوش هیجانی شامل خودآگاهی، خودکنترلی، خودانگیزی، آگاهی های اجتماعی و مهارت های اجتماعی با رضایت شغلی در سازمان توسعه تجارت ایران بوده است. بر این اساس فرضیه مطرح گردید که عبارت بودند از : بین خودآگاهی و رضایت شغلی کارکنان سازمان توسعه تجارت ایران رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. 2. بین خود کنترلی و رضایت شغلی کارکنان سازمان توسعه تجارت ایران رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. 3. بین خودانگیزی و رضایت شغلی کارکنان سازمان توسعه تجارت ایران رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. 4. بین آگاهی اجتماعی و رضایت شغلی کارکنان سازمان توسعه تجارت ایران رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و 5. بین مهارت های اجتماعی و رضایت شغلی کارکنان سازمان توسعه تجارت ایران رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. جامعه آماری این تحقیق کارکنان رسمی سازمان توسعه تجارت ایران به تعداد 220 نفر بودند که از این تعداد 140 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های تحقیق از دو پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی سیبریا شرینک و رضایت شغلی داگلاس استفاده گردید. داده های حاصل از تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t به منظور تعیین میزان شدت و جهت رابطه متغیرهای تحقیق و معناداری آن و همینطور روش های آمار استنباطی و تحلیل آماری اکتشافی به منظور شناختی متغیرهای مکنون و سنجش روایی واگرا و همگرا مورد آزمون قرار گرفتند. در نهایت مدل اندازه گیری تحقیق و میزان تطابق داده های تحقیق با مدل مفهومی تحقیق با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت و سپس برای آزمون فرضیات تحقیق از معادلات ساختاری ( تحلیل مسیر ) استفاده گردید. براساس نتایج حاصل از تحقیق بین مولفه های خودآگاهی، خود کنترلی و خودانگیزی هوش هیجانی با رضایت شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، اما بین مولفه های آگاهی های اجتماعی و مهارت های اجتماعی با رضایت شغلی این رابطه معنادار نبوده است.

هوش هیجانی، رضایت شغلی، خودآگاهی، خودکنترلی، خودانگیزی، آگاهی های اجتماعی، مهارت های اجتماعی