تاثیر هوش سازمانی بر چابکی سازمانی با نقش میانجی کارتیمی ویادگیری سازمانی مورد مطالعه موسسه مالی و اعتباری کوثر

هدف از این پژوهش بررسی تاثیر هوش سازمانی بر چابکی سازمانی با نقش میانجی کارتیمی و یادگیری سازمانی در موسسه مالی و اعتباری کوثر بوده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات در زمره پژوهشهای توصیفی – پیمایشی میباشد. این پژوهش بر روی کارکنان موسسه مالی اعتبای کوثر در شهر تهران صورت گرفته است. از آنجایی که جامعه آماری محدود بوده است با استفاده از جدول جرسی و مورگان مشخص گردیده است که به 331 نمونه احتیاج است. به منظور جمعآوری داده ها، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. با توجه به نیاز حداقل 331 پرسشنامه، تعداد 400 پرسشنامه به طور تصادفی بین کارکنان توزیع گردیده که 340 عدد از آنها قابل استفاده بوده است. در این تحقیق به بررسی رابطه هریک از متغیرهای جمعیت شناختی بر روی متغیرهای اصلی پرداخته شده است و نتایج وجود رابطه و همچنین جهت این رابطه تعیین شده است. برای بررسی روابط بین متغیرهای تحقیق از مدل معادلات ساختاری (SEM) و بطور اخص تکنیک تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج تخمین مدل، حاکی از مناسب بودن نسبی شاخصها بوده است. بین همه متغیرهای پیش گفته با چابکی سازمان رابطه مثبت و معناداری وجود داشته همه آنها بر چابکی اثر مطلوبی گذاشتهاند. اما، میزان این تاثیرها متفاوت بوده و همین تفاوتها مبنای تفسیر نتایج هستند. در بین متغیرهای مورد بررسی کارتیمی بیشترین تاثیر را بر چابکی دارد و رتبه بعدی هوش سازمانی میباشد. همچنین در تحقیق تاثیر هوش سازمانی از طریق کارتیمی و یادگیری مشخص گردیده است که این دو متغیر میانجی بر افزایش چابکی کمک کردهاند.

Keywords:

چابکی سازمان , کارتیمی , هوش سازمانی , یادگیری سازمانی , رویارویی با تغییرات