CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

نظریه ی ارتباط گرایی، به سوی پارادایم نو در یادگیری الکترونیکی

عنوان مقاله: نظریه ی ارتباط گرایی، به سوی پارادایم نو در یادگیری الکترونیکی
شناسه ملی مقاله: ICELEARNING04_016
منتشر شده در چهارمین کنفرانس ملی و اولین کنفرانس بین المللی آموزش الکترونیکی در سال 1388
مشخصات نویسندگان مقاله:

حسین اسکندری
سید عباس رضوی

خلاصه مقاله:
بسیاری از نظریه ها از جمله نظری ههای مربوط به شناخت و یادگیری تلاش می کنند تا متناسب با محی طها و فضاهایی که دائماً در حال تغییر است خود را مورد بازبینی قرار داده و با آن سازگار شوند. اما در برخی موارد، به خاطر بازبینی های مداوم، نظریه ها پارگی و پیچیدگی زیادی را متحمل می شوند به طوری که ممکن است نتوانند بازگوکننده موضوعی باشند که برای تعریف و تبیین آن بوجود آمده اند. در این حالت، نظری ههای موجود باید با نظریه ها یا الگوهایی که دقت بیشتری در پیوند بین نظریه و واقعیت دارند جایگزین شوند . با عنایت به تحولات عمیقی که در عرصه فناوری های نوین رخ داده است و نقش مهمی که فناوری در فرایند یاددهی و یادگیری به عهده گرفته است به نظر می رسد که نظریه های غالب رفتارگرایی، شناخت گرایی و سازنده گرایی باوجود بازبینی های فزاینده در باره معنای یادگیری، معنای شناخت و معنای ادراک، دیگر نتوانند پاسخگوی نیازهای تعلیم و تربیت در محیط های پیچیده کنونی باش ند. ارتباط گرایی که ریشه در نظریه های آشوب، خودسازماندهی، شبکه و پیچیدگی دارد، و از سوی دیگر به یافته های اخیر علوم عصب شناختی استناد می جوید، خود را یک نظریه یادگیری به شمار آورده که متناسب با ویژگی های عصر دیجیتال هویت یافته و در حال رشد است. در این نظریه ضمن معرفی انواع گره(مفهوم، انسان، ماشین، و...) و انواع پیوندهایی که ممکن است در درون شبکه، بین آنها رخ دهد، اعتقاد براین است که یادگیری فرایند برقراری ارتباط بین گره هاست. به عبارت دیگر یادگیری اس اساً فرایند شک ل دهی ارتبا ط ه ا یا شبکه سازی است(نه آنکه یادگیری از طریق ارتباط یا شبکه ها اتفاق بیافتد یا تسهیل شود). این نظریه برای آنکه نشان دهد نسبت به نظریه های پیش از خود از شمول و جامعیت بیشتری برخوردار است، شبکه ها را به برداشت های متعارف (مثلاً شبک ه های اجتماعی یا رایانه ای) محدود نکرده و لذا شکل گیری آنها را در سه سطح عصبی(درون مغز)، مفهومی(درون یک دیسیپلین) و بیرونی(مثلاً شبکه هایی از افراد و رایانه ها) تبیین می کند. بررسی مبانی این نظریه که مورد توجه محافل علمی قرار گرفته است و به زعم برخی م یتواند آغازی برای شکل گیری پارادایم جدیدی در یاددهی-یادگیری باشد، قطعاً می تواند نتایج و دلال تهای مثبت و چه بسا تحول آفرینی را برای تعلیم و تربیت، مراکز آموزشی و رشد سازمان ها و شرکت ها در پی داشته باشد.

کلمات کلیدی:
ارتباط گرایی، دانش ارتباطی، یادگیری، شبکه سازی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/74302/